۲۴آبان ماه روزکتاب وکتابخوانی برهمه دوستداران کتاب ودست اندرکاران این رسانه مکتوب مبارکباد.
باآه وناله کردن وغصه خوردن هیچوقت موافق نبوده ام .کتاب و کتابخوانی درایران شرایطی دارد که برای آن باید های های گریست ومن بااینکار نیزموافق نیستم....بایدکاری کرد.......
پس ازتحقیق وجستجویافته های من درزمینه کتاب و کتابخوانی درکشورمان ایران چنین اند:
-تیراژکتاب درکشوربین۱۵۰۰تا۵۰۰۰جلدمی باشد.
-میانگین مطالعه هرایرانی ۸دقیقه درروز می باشد.
-سیستم توزیع کتاب درکشورسنتی وضعیف است.
-تعدادکتابفروشی وکتابخانه هانسبت به جمعیت بسیارکم است.
-فقط ۳درصدازسبدکالاهای هرخانواربه کالاهای فرهنگی اختصاص می یابد.
بعنوان یک بندری یافته ها،خاطرات وتجربیاتم دراین سه دهه زندگی درارتباط با کتاب وکتابخوانی می توانم اینگونه بیان کنم:
-درمیان کادوهای دریافتی وارسالی کتاب پائین ترین عدد را بخود اختصاص می دهد.
-درطراحی دکوراسیون،پارتیشن بندی،خرید کمدوبوفه و....هرمنزل جدیدی کمتر کسی جایی را برای کتابخانه منزلش پیش بینی میکند.
-امنیت کتابخانه هر منزلی تامین است!کسی سراغی از کتاب های کتابخانه دوستان خودنمیگیردبجزنگاهی به دکوروظاهرآن.
-درمواظبت از کتاب(کتاب خودیاامانتی)کمترین دقت وحوصله بخرج نمی دهیم.(کتابت شماره تلفن ،آدرس،خریدروزانه ونقاشی اشکال ناشیانه ازمواردرایج برروی کتاب هاست!)
-خریدکتاب محدودبه فرزندان کوچکترخانواده است.
-درعمرخودبه کتابخانه عمومی شهرنرفته ایم(شایددردوران تحصیل واحیانا جهت بازدیدازطرف مدرسه گذرمان به آنجا افتاده باشد)
-بخاطر دید وبازدید های بسیارفامیل وهمسایه ها وبرخورداری از نظرات کارشناسانه پزشکی-سیاسی-اجتماعی و(شایعاتی!) آنان نه وقتی برای مطالعه کتاب داریم ونه احساس نیازی.
-به کتابفروشی شهرخودمراجعه نکرده تا مبادا آنهاتشویق شوندوکتاب های بروز ومربوط به انتشاراتی های قوی عرضه کنند)خرید کتاب رادرشهرهایی که تابستان به آنجامسافرت می کنیم انجام داده ،حتی اگرشده هزینه اضافه بار و سنگینی به دوش کشیدن آنان رابجان می خریم.
-بجزتلاوت قرآن کریم بزرگترهای خانواده کمتردرحال مطالعه دیده میشوندتابتوانندنسل کتابخوان تربیت نمایند.
-مطالعه کتاب باهرموضوعی =پرکردن اوقات بیکاری وفراغت/چشم خودازبین بردن!
-خریدکتاب=پول حروم کردن!
بااطلاع از شرایط کتابخوانی درکشورومشاهده حال وهواودیدگاه های سنتی درزمینه مطالعه دراستانمان؛وظیفه من-شماودوستانمان برای نجات خودوهمنوعانمان ازاین فقر،بسیارخطیراست.پس بایداندیشیدکه چکاری ازدست مابرمی آید؟
راستی آخرین کتابی که خوانده ایدکی بوده؟نام کتاب-مولف-مترجم وانتشارات آن درخاطرتان هست؟
واماچندلینک....
سلام وخسته نباشید خانم قاسمی واقعاً به مطلب خوبی اشاره کردیدما باید به این بانوی نمونه خود ببالیم بی صبرانه منتظر مطلب بعدی شما هست این سایتی که معرفی میکنم لطفاً سر بزنید ونظر هم یادتون نرهpoorya275.co.sr
سلام ...بازم من را به یاد این ترانه علی حبیب زاده انداختید که از زبان کتاب می گوید : توی انبارم تورختن مریضم ...امبسی زود که همخوو رمیزم ...
ممنون از این مطلب خوب
سلام.اگه دوباره سرزدین معنی شعرراهم لطف کنید ممنون میشم.
سلام عزیز
خوشحال می شم سری به ما بزنی
چند مدتیه که سر نمی زنی
بی وفا شدی
برایت ارزوی موفیت دارم
بای
با سلام . خب این مساله باعث شده که مثلن در وادی شعر , در ایران امروزی , تعداد شعرا بیشتر از شعر خوانان باشد . در مورد داستان اما نمی دانم .
سلام ...من را در انبار ها ریخته اید ، مریض شده ام
زود مرا بردارید که همخواب با موریانه ها شده ام ...
و در یک جای دیگر هم می گوید :
زود مرا بردارید و بخوانید
تا به فهم و ادب و خوبی برسید
اگر باور نمی کنید از دیگران بپرسید
بی خودی آدم بدبخت نکشید !
البته این یک برگردان کلمه به کلمه است و نمی تواند ظرافت های اثر را منتقل کند ...
قربانت
عالی است.متشکرم.
...
رسم زندگی این است:
یک روز کسی را دوست داری ...و روز بعد تنهائی
به همین سادگی...او رفته است
و همه چیز تمام شده است
مثل یک مهمانی که به آخر می رســــد
وتو به حال خود رها می شوی
چرا غمگینی؟
این رسم زندگیست...تو نمی توانی آنرا تغییر دهی
پس تنها آوازی بخوان
این تنها کاریست که از دستت بر می آید
آوازی بخوان....
...
آپم عزیزم بهم سر می زنی؟[گل]
سلام
نمیدانم به کدامین دلیل ولی، به کودکیم بردی مرا بانو !
کتاب خوب و یاری که خود به زبان خود می گفت : من یار مهربانم دانا و ...
یادش بخیر .کاش به دوسالگیم باز میگشتم!
سلا خانم قاسمی خسته نباشید
من تنها خاطره ای که از خرید کتاب دارم بعضی وقتا دلیلش عکس روی جلدش بوده
و سالها دست نخورده
اما ی تجربه دیگه هم دارم اگه کتاب رو امانت از ی دوست بگیریم نه از این دوستا که مث خودمون باشن و فراموش کنن کتاب رو به چه کسی دادن
دوستی که هر روز گیر بده بگه کتاب رو بیار
تمام استفاده رو از اون کتاب میبرم و هیچ چیز از اون کتاب رو فراموش نمیکنم
در نتیجه زور باید بالای سرمون باشه (محض شوخی)
سلام
من هم باشماموافقم.بعضی وقتها به دوستانم می گویم بیایید دوره بگذاریم ۳ -۴ نفری کتابهایمان را به هم امانت بدهیم درعین حال زمان برای تمام کردن کتاب در وقت معینی تعیین کنیم تا مجبورشویم ....ولی تاحالا پایه!پیدانکردم.همه بهانه می آورند!!!!!!
بسیاری از درد و مشکلات ما در اثر همین دوری از کتاب و مطالعه است.
سلام ودرود بر شماجناب دکتر.
وبلاگ شما هردوهفته یکبارماراعادت داده بود به مطالعه تفننی .ولی نمی دانم چرا ۱۵ آبان دیگر بروز نشده بود.منتظر بروز شدن وبلاگتان هستیم.
سلامممم و خسته نباشی ....آخرین کتابی که خوندم فکر می کنم کتاب درسی بوده وآخرین مطلب هم مجله روزهای زندگی ... راستی مجلات هم جزو خواندنی ها به حساب میان دیگه نه؟
سلام.واقعا که ما خانمها حرف هم رو بهتر می فهمیم!همش منتظربودم یکی کتابی رو که خونده به بقیه معرفی کنه تا ما هم برای ایجادانگیزه مطالعه کاری کرده باشیم.مرسی وممنون.
باسلام دوست عزیز .وبلاگ من راپورت خبرنگار است تمایل دارم لینک آنرا در وبلاگت بگذاری .
ا زهمراهی شما سپاسگذارم.
سسلام . من وبلاگ مدرسه راهنمایی را لینک کردم
سلام
با تشکر از همت شما
آمار وحشتناکیه
خوشبختانه من اگر بگم آخرین کتابی رو که خوندم چی بوده شاید دقیق نباشه چون معمولا یک کتاب رو که خوندم سریع بعدی رو شروع می کنم در واقع در مورد پاسخ این سوال همیشه در زمان حال هستم کتابی که الان مشغول مطالعه اش هستم اینه :
نشانه های راه - اثر ارزشمند استاد سید قطب
درود بر شما جناب سید جلال . اگر شما از آمار مربوطه وحشت کردید من از توصیف کیفیت مطالعه شما خوشحال شدم...جای بسی امیدواری است.... از معرفی کتاب مذکور یکدنیا ممنون. باشد بدین طریق حداقل اسم کتابها آشنا شده و شاید موجب تورق کتاب و در مرحله بعدوقوع معجزه مطالعه کتاب حتی به میزان چند صفحه و آشنایی با حال و هوای آن گردد.واقعا باید گفت : (آمین یا رب العالمین)