نقد وبلاگ دخت کنگ(خودم ننوشتم ! )

دخت کنگ از آرزو تا واقعیت

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است   
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دیری و دوری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینهء  سر منزل عشقی
بنگر که زخون تو به هرگام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
ابتهاج
  در روز دو شنبه 4 اردیبهشت سال 1385 با مطلبی که در پایین می خوانید به قول دوست خوبم وبلاک دخت کنگ قدم به صحرای مجازی گذاشت .
دوشنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1385
معرفی وبلاگی نوپا ولی پرامید

سلا م به همه کسانیکه عاشقند.عاشق همنوع ؛عاشق وطن-استان و شهرخود.سلام به همه آنانیکه این عشق انگیزه شان است ودرجهت تغییری مثبت تلاش بی دریغ و بی چشمداشتی دارند.وضعیت موجود را با دقت می بینند وبرای رسیدن به وضعیت مطلوب برنامه ریزی می کنند.رفاه فردی راطالب نیستند وچنین می پندارند که تا وقتی همنوع من دررفاه-امنیت-سلامت-خوشبختی نیست رفاه وامنیت وسلامت من نیز ثباتی نداشته توسعه نخواهد یافت.سلام به همه کسانیکه حسد-کینه ودورنگی را مایه بدبختی و فلاکت خود دانسته از آن حذر می کنند. من آمده ام تا از خوبیها بنویسم .از نامردیها بنالم ودرنیل به هدفم هیچ انگارمشان. برای دلسوزان انسانیت آرزوی موفقیت کنم وبرای آتش افروزان آدمیت آرزوی هدایت .امید است دراین راه همراهان خوبی بیابم تا با همدلی آنان جامعه رااگرشده کمی بهبودبخشیم.

و چندماه بعد در پاسخ به یکی از کامنت گذاران می نویسد :
دوستدار شهر
با سلام و خسته نباشید خدمت همشهری عزیزفریده قاسمی
چندین ساله که هر وقت صفحه ای در وب را باز می کنم به سراغ یک جستجوگر می روم و بندرلنگه را تایپ می کنم. ولی متاسفانه اطلاعات و خبر جدیدی را نمی توانم بیابم . درست است که من کیلومترها از شهر خود دور هستم اما ماهانه به آنجا می آیم و خبرهای متنوعی را می شنوم. که تعدادی از آنها نیز قابلیت انتشار در سطح ملی را دارا می باشند . ولی دریغ از یک ماهنامه روزنامه و یا سایت خبری مربوط به بندرلنگه(ببخشید شاید وجود داشته باشد و من بی اطلاع باشم در اینصورت لطفا آدرس آن را به من بدهید). فکر کنم شما مسئول NGO

بندرکنگ باشید! .......

پاسخ :
باسلام
خوش آمدید. خوشحالم از اینکه بار دیگر شخصی از خطه جنوب همچنان دلش برای شهرش می تپد........ درست است من مسولNGO بانوان در شهر هستم. البته نه به تنهایی بلکه با همکاری عده ای از بانوان دلسوز و پرتلاش شهر....... خوش خبری : یکسری رایزنی هایی از شب گذشته جهت انتشار ماهنامه ای ویژه بندرکنگ شروع شده است و شنبه شب جلسه ای در جمعیت بانوان(NGO) با حضور اهالی قلم- معتمدین-خیرین وفعالین امور فرهنگی و اجتماعی شهر برگزار می شود)

چهارشنبه 11 بهمن ماه سال 1385 ساعت 12:32 PM
وبلاک نویسی که مسئول سازمانی ان جی او ( سازمان غیر دولتی – جمعیت بانوان بندر کنگ ) و تلویحا سخنگوی آن می باشد .
تلاش صادقانه و خالصانه دختری که تا قبل ار آن در عرصه های دیگر پشتکار و خلاقیت خود را با تمام کاستیها و انتقاداتی که یک فعال اجتماعی آماده گی پذیرش آن را دارد نشان داده بود ، در این جان سختیهای فرهنگی که جامعه تحول خواه ما آنرا با طوفانهای حوادث همراه ساخته است و در جامعه ای که هنوز تا رسیدن به نقد مثبت و واقعبینانه از تلاشهای بدیع و در راستای بهبود نگرش و اصلاحات اجتناب ناپذیر سنتهای واپسگرا ، راهی بس دراز در پیش رو داشت پا به عرصه فعالیت اجتماعی گذاشت . اینها کار کمی نیست و همه آن را ارج می گذارند .

این نوشته قصد برخورد شخصی با مدیریت سایت که در حد خود کارنامه ای روشن و درخور احترام دارد ، با زبان مردم منطقه و بی ریا می نویسد و درج بیشترین نظرها و پاسخ بجا و شجاعانه به نظرات مختلف همه از کارهای خوب آن است ندارد . بیشتر کنگیان بخوبی درک می کنند که با محدودیتی که هنوز گریبان زنها و دختران شهر ما گرفته است ، کار سرکار خانم فریده قاسمی چقدر با ارزش است و از طرفی دیگر از معدود و شاید تنها وبلاکی در شهر ماست که مسائل اجتماعی وفرهنگی با اسم واقعی نقد و تحلیل می کند .

من تلاش دارم تا با بررسی و نقد دیدگاهها و نوشته های وبلاک دخت کنگ به عنوان سخنگوی یک تشکل غیر دولتی مرتبط با نیمی ازجمعیت بیشتر خاموش شهرمان ، در حد توان و فکر خود و با همفکری دیگران و در پاسخ به در خواست اولیه خود ایشان اگر بتوانم به موءثرتر شدن آن کمک کنم .
هرچند گرفتاری کاری و مسافرت ، ارسال این مطلب به تاخیر انداخت ولی در این مدت اتفاق جالبی رخ داد ، برای اولین بار سایت کودی تلخو به نقد گذشته خود پرداخت ، و ضمن قبول پاره ای کاستیها در کارهای گذشته ، نوید برخورد سازنده تر با مسائل شهری در آینده داد . اصولا برای فعالین اجتماعی و آنهایی که دیدگاه خود به قضاوت افکار عمومی می گذارند ، خوب است هر از چند گاهی یکبار راه رفته خود را نقد کنند و با بهره گیری از خرد جمعی به رفع کاستیهای خود پرداخته و توانمند تر از گذشته به راه خود ادامه دهند . آرزوی من و دیگر دوستان این است که دو سایت مطرح صحرای مجازی در شهرما (دخت کنگ و کودی تلخو ) که متاسفانه با پاره ای برخوردهای شخصی به دعوای شخصی کشیده شد ، به تفاهمی واقعگرایانه برسند ، و ضمن نقد دیدگاههای همدیگر به بالا بردن کیفیت سایت خود بپردازند .
در بیش از دو سال فعالیت ، سایت دخت کنگ امروز در جایگاهی قرار گرفته است که می تواند راه رفته را بازنگری کند ، ازتجربه بدست آورده استفاده کرده و با تلاشی مضاعف به نقد مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و با ارائه پیشنهادات مشخص و عملی ، به بالا بردن فرهنگ جامعه و اصلاح ساختارهای نامناسب آن کمک کند .
در اولین نوشته خود اشاره درستی به برنامه ریزی دارد :
" وضعیت موجود را با دقت می بینند وبرای رسیدن به وضعیت مطلوب برنامه ریزی می کنند " .
قطعا منظور نگارنده برنامه ریزی توسط شخص ایشان و همفکری دیگران بوده است ، اما نمود این حرکت برنامه ریزی شده در نوشته های بعدی کمتر به چشم می خورد . حتی در جایی بعد از بیش از دو سال فعالیت می نویسد :
" من درجایگاهی نیستم که راهکار ارائه بدم و خودتون می دونین یک نسخه پیچیدن برای کل خانواده ها کار شایسته ای نیست.اونچه از من برمیاد ثبت تراوشات ذهنیم در این وبلاگ هستش. "
این تراوشات ذهنی شما نیست ، واقعیتهای ملموس و کتمان ناپذیر جامعه ای است که مردمان آن از نابرابری حقوق و عدم استفاده بهینه از داده های طبیعی و موجود در این کره خاکی از یکطرف و زنان بخاطر فرهنگ و قوانین مرد سالارانه که موضعین آن مردها بوده اند از طرفی دیگر ، ازستمی مضاعف در رنجند . بدیهی است که کسی حق ندارد برای خانواده ها نسخه به نویسد ، در اینجا بحث حقوق مدنی ، ارائه راهکار مناسب و تلاش برای تحقق اهداف نیک بشری مطرح است ،
در یکی از مطالبش می نویسد :
" اهالی قلم- معتمدین-خیرین وفعالین امور فرهنگی و اجتماعی شهر "
من حتی از دوران نوجوانی نسبت به دو کلمه خیرین و معتمدین حساسیت داشته ام ، درست است که حساسیتهای فردی نمی تواند در مسائل اجتماعی و رفاه عمومی محلی از اعراب داشته باشد ، ولی دو نکته اساسی باعث می شود که نگاهی همراه با تردید و وسواس به افرادی که خیلیها آنها را تافته جدابافته جامعه می دانند داشته باشیم اگر نیک به خیرین و معتمدین در شهر مان بنگریم ( به نظر می رسد بیشتر خیرین جزو معتمدین و تاثیر گذاران واقعی هر نشستی باشند ) جز آنهاییکه حضورشان کم اثر است چون توان مادی ندارند ، بیشتر آنها که توان مادی بیشتر و بالطبع آن تاثیر گذارند دارای انگیزه ها و تمایلات ناصواب هستند . بحث جدی در بین فعالین اجتماعی همیشه این بوده و هست ، که آیا هدف وسیله را توجیه می کند ، این درست است که همیشه جواب منفی بوده است و لی در عمل چیزی غیر از آن . با تاکید می گویم برای هدف خوب در عرصه فعالیتهای فرهنگی – اجتماعی وسیله خوب لازم است و نمی توان با هر وسیله ای خودرا به هدف نزدیک کرد .
بیشتر موضعگیریهای دخت کنگ ( نه به عنوان یک وبلاک شخصی ، که سایت جمعیت بانوان بندر کنگ به مدیریتی سرکارخانم فریده قاسمی ) بیش از آنکه "ان جی او " باشد تداعی کننده "جی او " بوده است ، بیش از اینکه منتقد سازنده باشد تایید کننده حرکتهای مدیران اجرایی و اقشار خاص جامعه بوده و بیش از اینکه خودرا مستقل از حرکتهای آنها بداند به گونه ای حرکتهای خود را با آنها گره زده است . هرچند این حرکتها به این معنا نبوده و نیست که سایت دخت کنگ کار ناصحیح انجام داده است ، ولی منتقدین آنرا نوعی دنباله روی از جریانهایی می دانند که اعتقاد چندانی به حرکتهای مستقل جنبشهای اجتماعی بخصوص جنبش زنان ندارند . آنها می بایست با ارائه راهکارهای عملی پیگیرانه در جهت تحقق برنامه های خود بخصوص در عرصه دفاع از حقوق زنان باشند .
مشکل دیگری که باید به آن توجه بیشتری می شد ، هرچند سوژه های انتخابی در بیشتر موارد فرهنگی – احتماعی است اما پردازش آنها به گونه ای نیست که برای بیشتر مردم بخصوص زنان شهر ما با در نظر داشت سطح سواد و دانش آنها قابل استفاده باشد ، دلیل اصلی آن این است که نویسنده اولا بخش روشنفکران مورد نظر داشته و دوما به جمعبندی نهایی نظرات و ارائه راهکار مشخص نمی پردازد . متاسفانه در بخشی از این نوشته ها حتی روشنفکران و نظر دهندگان برداشتهای متفاوت با منظور محرر دارند ( در نوشته های بعدی مشخصتر به آن خواهم پرداخت ) ولی با این برداشتها هم برخوردی صورت نمی گیرد .
وقتی سر کار خانم فریده قاسمی به نمایندگی شورای اسلامی شهر انتخاب شدند نه فقط من بلکه افراد زیادی امیدوار بودند که او بتوانند جانی تازه به کالبد بی روح شورای شهرمان به بخشد ، اما گذشت زمان نشان داد که تجربه ای بیشتر و همفکری و همراهی فعالان اجتماعی لازم است تا منتخبینی که می خواهند ، بتوانند خدمتگذاران صدیق باشند . عافیت طلبی که بیشتر مردم شهرما و بخصوص جوانان و تاثیرگذاران پیشه خود ساخته اند ، برخوردهای تفرقه افکنانه دشمنان آگاه و حرکتهای ایذایی دوستان ناآگاه برای فعاالین اجتماعی مشکل آفرین شده است . باهمه اینها سرکار خانم قاسمی پس از اتمام دوره نمایندگی ، ضمن اعلام انصراف خود از کاندیدا شدن برای مرحله بعد تنها به نکاتی مبهم اشاره می کند ، هر چند در این نوشته به مطلبی اشاره می کند که یکی از عوامل عدم موفقیت آنها و کاندیدا نشدن در مرحله بعد بوده است ، اما به همان دلیل ایشان باید می ماندند و با استفاده از تجربه بدست آمده ، منشاء خدمات بیشتری برای شهر و مردمان آن که صادقانه دوستشان دارند ، می شدند .
نکته دیگر که در وبلاک دخت کنگ به چشم نمی خورد ( من آنرا مشاهده نکرده ام ) گرامی داشت روز زن و یادی از زنان مبارزی که برای حقوق زنان حتی جان خود را از دست داده اند ، و روز دوستداران و یا بهتر است بگویم روز عشاق ( والانتین ) می باشد .

موفق و سربلند باشید – فریدون