فعالیت های دنیای حقیقی دلیلی برای فعالیت کم در دنیای مجازی !!

زیاد با توجیه نمودن و بهونه آوردن میونه خوبی ندارم ولی توی این پست ظاهرا دارم اینکارو انجام میدم ! توی کامنتای پست قبل هم از دوستان معذرت خواستم بخاطر تایید کردن کامنتاشون با تاخیر و سرنزدن به وبلاگای خوبشون که البته بیشتر خودمن ضرر کردم که خیلی از فرصتای بحث و تبادل نظر رو از دست دادم.خلاصه میخوام بگم این بیست واندی روز خیلی مشغول بودم(بعنوان عضوی از جمعیت بانوان بندرکنگ)برجسته ترین موارد مشغولیتم رو با عکس خدمتتون گزارش میدم ! :



اومدن مشاور محترم استاندار سرکار خانم گودرزی برای بازدید طرح اشتغال زائی ۷ نفراز بانوان سرپرست خانواده خبر خوشی برای ما بود تا با ارتباطی که با ایشون برقرار می کنیم، صدای بانوان کنگ رو بهتر بتونیم به گوش مسولین برسونیم.ولی مهمترین دغدغه ما شکل ظاهری ساختمون قدیمی جمعیت بود که جولانگاهی شده برای موش های ! گنده فاضلابی.مدتی بخاطر در دست تخریب بودن این ساختمون توسط صاحبش(آقای گلبت)،زیاد بهش نرسیده بودیم.ولی الان که هستیم و مهمون ویژه ای هم قرار بود بیاد....خلاصه سه روز تموم افتادیم به جون ساختمون و آخرش تولیدات صنایع دستی رو روی ۱۰میز چیدیم...در نشستی که با ایشون داشتیم از میزان تبحرشون در خیاطی و آشپزی باخبر بودم(درست بر عکس من !‌) و وقتی کار خانوما رو تحسین کرد،فهمیدم حقیقیه....ازابتکار ما بخاطر دوخت آرم مشترک جمعیت بانوان بندر کنگ و مرکز امور زنان و خانواده(ازتهران سفارش دادیم) بر روی هر محصول خیلی خوششون اومده بود.



آقای شهردار به بچه های گروه سرود قول داده بودن بعد از مراسم،یه اردویی براشون ترتیب بدن و این شد که مسولیت خیلی سنگین گروه ۲۴نفری دخترخانومای دبیرستانی برای اعزامشون به قشم بردوش ما سنگینی کرد.عصریه پنج شنبه از پهل با قایق حرکت کردیم و ۲۴ساعت بعد برگشتیم.تواین مدت با خودم می گفتم خوبه که من خواهر کوچکتر از خودم ندارم ! واقعا باید مثل یه گل ازشون مراقبت کرد....به بچه ها خیلی خوش گذشت وجناب داشی جان برای رفاه بچه ها مرتب باخانومشون(عضوهیات مدیره جمعیت بانوان هستن) در تماس بودن که یه وقت چیزی کم و کسرنیاد.شهردارمحترم قشم هم به سفارش ایشون زیاد زحمت کشیدن.


با تماس خانم گودرزی،خانم بهروز فراز کارگردانان صداوسیمای هرمزگان برای تهیه گزارش از فعالیتها و آداب و رسوم بانوان کنگ به ما معرفی شدن.ایشون یه سه شنبه گروهی رو فرستادن...دخترشون خانم جوون،پرانرژی و خوش سروزبون(خانم ایرانخواه) مسول گروه و تهیه کننده بودن.قبلا یه گزارشی از ایشون دیده بودم از خانومای سرپرست خانوداه هنگام(باقایق میرفتن ماهیگیری وکسب درآمد میکردن)



اول از همه گزارشی داشتن از پخت نون محلی تموشی....توی عکس خانم ایرانخواه رو می بینین که ریسک کرد و شروع کردبه....بیچاره دستشون سوخت و بقول خودش نونش تافتون ! از آب دراومد.



بعد رفتیم جمعیت بانوان و از خانومای سرپرست خانواده(طر ح صنایع دستی) و کاراشون گزارش تهیه کردن.



وآخرسر،برای تهیه گزارش از آداب و رسوم ازدواج در کنگ،رفتیم خونه یکی از آشناهای تازه عروس.


توی پرانتز خدمتتون بگم که برای راضی نمودن خانوما برای مصاحبه جلوی دوربین، همه مون بسیج شدیم با خانومایی که تخصص داشتن صحبت کنیم و همه مون جواب نه شنیدیم !!‌ آخرشم سه نفر از بستگان درجه یک خودمون به دادمون رسیدن.


ضمناچهارشنبه(۱۱/۲/۸۷)ساعت۱۰:۴۵شب از شبکه جام جم یک یه قسمتی از این گزارش و پنج شنبه (۱۲/۲/۸۷) ساعت ۷:۱۵ صبح از جام جم ۲ قسمت دیگه ای از گزارش کنگ درکنار سایرگزارشا قراره پخش بشه.