تبریک خدمت
دوست خوبم سرکار خانم محبوبه مشهدی زاده
و
آموزگار پایه پنجم ابتدایی ام سرکار خانم فاطمه سبزواری
و
دبیر دینی پایه دوم دبیرستانم سرکار خانم بتول جعفرپور
بخاطر انتخاب این بزرگواران بعنوان معلم نمونه شهرستان بندرلنگه
امروز در ایمیل گروهی یاهو،یه ایمیلی داشتم که حاوی عکس های ایران در قبل از انقلاب بود که در میان اونا یک عکس نظرم رو جلب کرد و فکر کردم برای بازدیدکنندگان این وبلاگ هم جالب باشه.
بندرکنگ در سال1344
راستی روی بعضی عکس ها آدرس سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی بود که با کلیک روی اون می تونید کلی عکسای تاریخی ببینید.
منکه از اهالی کسی رو نشناختم ! سن شما اقتضاء میکنه ؟ خوشحال میشیم اگه بدونیم.
یکی از قول هایی که امسال به خودم دادم این هستش که مطالعه داشته باشم و کتاب بخوانم ! با دردست داشتن دهها بهانه و به تعویق انداختن ماهها و بلکه سال ها کتاب هایی که خریده ام یا هدیه گرفته ام را وقتی در کتابخانه ام می بینم افسوس می خورم که وقت ندارم ! ولی مثل همه آدمای دیگه میدونم این بهونه ای بیش نیست.
البته فکر نمیکردم ماه اول سال بتونم کتابی بخونم ! اما خواندم کتابی هدیه گرفته از دوست عزیزی که غربت نشین شده ولی غریبه نه.همیشه بهش میگم که خداروشکر که هنوز کنگی باقی موندی.خلاصه کتاب"هزار خورشیدتابان" رو که سال 87 هدیه گرفتم سال 92 خوندمش !
درست مثل اثر دیگه ی نویسنده(بادبادک باز) با خوندن این داستان به افغانستان سفر کردم و به حال شخصیت هاش و بلکه میلیون ها افغانی بزرگوار گریه کردم.
خلاصه ی کتاب:رمان "هزار خورشید درخشان" درباره دو زن به نام مریم و لیلا است. مریم دختر نامشروع یک بازرگان افغانی است که تا 15 سالگی به همراه مادر، جدا از پدرش زندگی میکند، مرگ مادر باعث میشود که پدرش وادار شود، مدتی کوتاه او را در جمع خانواده واقعی خود بپذیرد، ولی در نهایت پدر مجبور میشود که برای حفظ آبرو، دختر را به ازدواج یک مرد مسن و خشن اهل کابل دربیاورد. لیلا اما دختری کاملا متفاوت است، او دختر باهوش یک روشنفکر افغانی است. دست سرنوشت باعث میشود که این دو زن با هم همخانه شوند، روابط خصمانهی ابتدایی آنها در طول داستان مبدل به رابطهای دوستانه میشود که در انتها بیشتر شبیه رابطه یک مادر و دختر مینماید. نویسنده در طی روایت داستان، مروری بر حوادث و رخدادهای سیاسی افغانستان دارد و "حکایت افغانستان" را در یک بازهی زمانی 45 ساله؛ از زمان کودتای سال 1973 علیه ظاهرشاه تا افغانستان بعد از 11 سپتامبر روایت میکند؛ ورود روسها، جنگهای مجاهدین با آنها، عقبنشینی نیروهای روسی، درگیری قوم و قبیلهای در افغانستان و رنجهای بیشمار مردم این کشور، به قدرت رسیدن طالبان، حادثه 11 سپتامبر و پس از آن...(منبع فردا نیوز)