زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

نقد وبلاگ دخت کنگ(خودم ننوشتم ! )

دخت کنگ از آرزو تا واقعیت

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است   
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دیری و دوری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینهء  سر منزل عشقی
بنگر که زخون تو به هرگام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
ابتهاج
  در روز دو شنبه 4 اردیبهشت سال 1385 با مطلبی که در پایین می خوانید به قول دوست خوبم وبلاک دخت کنگ قدم به صحرای مجازی گذاشت .
دوشنبه 4 اردیبهشت ماه سال 1385
معرفی وبلاگی نوپا ولی پرامید

سلا م به همه کسانیکه عاشقند.عاشق همنوع ؛عاشق وطن-استان و شهرخود.سلام به همه آنانیکه این عشق انگیزه شان است ودرجهت تغییری مثبت تلاش بی دریغ و بی چشمداشتی دارند.وضعیت موجود را با دقت می بینند وبرای رسیدن به وضعیت مطلوب برنامه ریزی می کنند.رفاه فردی راطالب نیستند وچنین می پندارند که تا وقتی همنوع من دررفاه-امنیت-سلامت-خوشبختی نیست رفاه وامنیت وسلامت من نیز ثباتی نداشته توسعه نخواهد یافت.سلام به همه کسانیکه حسد-کینه ودورنگی را مایه بدبختی و فلاکت خود دانسته از آن حذر می کنند. من آمده ام تا از خوبیها بنویسم .از نامردیها بنالم ودرنیل به هدفم هیچ انگارمشان. برای دلسوزان انسانیت آرزوی موفقیت کنم وبرای آتش افروزان آدمیت آرزوی هدایت .امید است دراین راه همراهان خوبی بیابم تا با همدلی آنان جامعه رااگرشده کمی بهبودبخشیم.

و چندماه بعد در پاسخ به یکی از کامنت گذاران می نویسد :
دوستدار شهر
با سلام و خسته نباشید خدمت همشهری عزیزفریده قاسمی
چندین ساله که هر وقت صفحه ای در وب را باز می کنم به سراغ یک جستجوگر می روم و بندرلنگه را تایپ می کنم. ولی متاسفانه اطلاعات و خبر جدیدی را نمی توانم بیابم . درست است که من کیلومترها از شهر خود دور هستم اما ماهانه به آنجا می آیم و خبرهای متنوعی را می شنوم. که تعدادی از آنها نیز قابلیت انتشار در سطح ملی را دارا می باشند . ولی دریغ از یک ماهنامه روزنامه و یا سایت خبری مربوط به بندرلنگه(ببخشید شاید وجود داشته باشد و من بی اطلاع باشم در اینصورت لطفا آدرس آن را به من بدهید). فکر کنم شما مسئول NGO

بندرکنگ باشید! .......

پاسخ :
باسلام
خوش آمدید. خوشحالم از اینکه بار دیگر شخصی از خطه جنوب همچنان دلش برای شهرش می تپد........ درست است من مسولNGO بانوان در شهر هستم. البته نه به تنهایی بلکه با همکاری عده ای از بانوان دلسوز و پرتلاش شهر....... خوش خبری : یکسری رایزنی هایی از شب گذشته جهت انتشار ماهنامه ای ویژه بندرکنگ شروع شده است و شنبه شب جلسه ای در جمعیت بانوان(NGO) با حضور اهالی قلم- معتمدین-خیرین وفعالین امور فرهنگی و اجتماعی شهر برگزار می شود)

چهارشنبه 11 بهمن ماه سال 1385 ساعت 12:32 PM
وبلاک نویسی که مسئول سازمانی ان جی او ( سازمان غیر دولتی – جمعیت بانوان بندر کنگ ) و تلویحا سخنگوی آن می باشد .
تلاش صادقانه و خالصانه دختری که تا قبل ار آن در عرصه های دیگر پشتکار و خلاقیت خود را با تمام کاستیها و انتقاداتی که یک فعال اجتماعی آماده گی پذیرش آن را دارد نشان داده بود ، در این جان سختیهای فرهنگی که جامعه تحول خواه ما آنرا با طوفانهای حوادث همراه ساخته است و در جامعه ای که هنوز تا رسیدن به نقد مثبت و واقعبینانه از تلاشهای بدیع و در راستای بهبود نگرش و اصلاحات اجتناب ناپذیر سنتهای واپسگرا ، راهی بس دراز در پیش رو داشت پا به عرصه فعالیت اجتماعی گذاشت . اینها کار کمی نیست و همه آن را ارج می گذارند .

این نوشته قصد برخورد شخصی با مدیریت سایت که در حد خود کارنامه ای روشن و درخور احترام دارد ، با زبان مردم منطقه و بی ریا می نویسد و درج بیشترین نظرها و پاسخ بجا و شجاعانه به نظرات مختلف همه از کارهای خوب آن است ندارد . بیشتر کنگیان بخوبی درک می کنند که با محدودیتی که هنوز گریبان زنها و دختران شهر ما گرفته است ، کار سرکار خانم فریده قاسمی چقدر با ارزش است و از طرفی دیگر از معدود و شاید تنها وبلاکی در شهر ماست که مسائل اجتماعی وفرهنگی با اسم واقعی نقد و تحلیل می کند .

من تلاش دارم تا با بررسی و نقد دیدگاهها و نوشته های وبلاک دخت کنگ به عنوان سخنگوی یک تشکل غیر دولتی مرتبط با نیمی ازجمعیت بیشتر خاموش شهرمان ، در حد توان و فکر خود و با همفکری دیگران و در پاسخ به در خواست اولیه خود ایشان اگر بتوانم به موءثرتر شدن آن کمک کنم .
هرچند گرفتاری کاری و مسافرت ، ارسال این مطلب به تاخیر انداخت ولی در این مدت اتفاق جالبی رخ داد ، برای اولین بار سایت کودی تلخو به نقد گذشته خود پرداخت ، و ضمن قبول پاره ای کاستیها در کارهای گذشته ، نوید برخورد سازنده تر با مسائل شهری در آینده داد . اصولا برای فعالین اجتماعی و آنهایی که دیدگاه خود به قضاوت افکار عمومی می گذارند ، خوب است هر از چند گاهی یکبار راه رفته خود را نقد کنند و با بهره گیری از خرد جمعی به رفع کاستیهای خود پرداخته و توانمند تر از گذشته به راه خود ادامه دهند . آرزوی من و دیگر دوستان این است که دو سایت مطرح صحرای مجازی در شهرما (دخت کنگ و کودی تلخو ) که متاسفانه با پاره ای برخوردهای شخصی به دعوای شخصی کشیده شد ، به تفاهمی واقعگرایانه برسند ، و ضمن نقد دیدگاههای همدیگر به بالا بردن کیفیت سایت خود بپردازند .
در بیش از دو سال فعالیت ، سایت دخت کنگ امروز در جایگاهی قرار گرفته است که می تواند راه رفته را بازنگری کند ، ازتجربه بدست آورده استفاده کرده و با تلاشی مضاعف به نقد مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و با ارائه پیشنهادات مشخص و عملی ، به بالا بردن فرهنگ جامعه و اصلاح ساختارهای نامناسب آن کمک کند .
در اولین نوشته خود اشاره درستی به برنامه ریزی دارد :
" وضعیت موجود را با دقت می بینند وبرای رسیدن به وضعیت مطلوب برنامه ریزی می کنند " .
قطعا منظور نگارنده برنامه ریزی توسط شخص ایشان و همفکری دیگران بوده است ، اما نمود این حرکت برنامه ریزی شده در نوشته های بعدی کمتر به چشم می خورد . حتی در جایی بعد از بیش از دو سال فعالیت می نویسد :
" من درجایگاهی نیستم که راهکار ارائه بدم و خودتون می دونین یک نسخه پیچیدن برای کل خانواده ها کار شایسته ای نیست.اونچه از من برمیاد ثبت تراوشات ذهنیم در این وبلاگ هستش. "
این تراوشات ذهنی شما نیست ، واقعیتهای ملموس و کتمان ناپذیر جامعه ای است که مردمان آن از نابرابری حقوق و عدم استفاده بهینه از داده های طبیعی و موجود در این کره خاکی از یکطرف و زنان بخاطر فرهنگ و قوانین مرد سالارانه که موضعین آن مردها بوده اند از طرفی دیگر ، ازستمی مضاعف در رنجند . بدیهی است که کسی حق ندارد برای خانواده ها نسخه به نویسد ، در اینجا بحث حقوق مدنی ، ارائه راهکار مناسب و تلاش برای تحقق اهداف نیک بشری مطرح است ،
در یکی از مطالبش می نویسد :
" اهالی قلم- معتمدین-خیرین وفعالین امور فرهنگی و اجتماعی شهر "
من حتی از دوران نوجوانی نسبت به دو کلمه خیرین و معتمدین حساسیت داشته ام ، درست است که حساسیتهای فردی نمی تواند در مسائل اجتماعی و رفاه عمومی محلی از اعراب داشته باشد ، ولی دو نکته اساسی باعث می شود که نگاهی همراه با تردید و وسواس به افرادی که خیلیها آنها را تافته جدابافته جامعه می دانند داشته باشیم اگر نیک به خیرین و معتمدین در شهر مان بنگریم ( به نظر می رسد بیشتر خیرین جزو معتمدین و تاثیر گذاران واقعی هر نشستی باشند ) جز آنهاییکه حضورشان کم اثر است چون توان مادی ندارند ، بیشتر آنها که توان مادی بیشتر و بالطبع آن تاثیر گذارند دارای انگیزه ها و تمایلات ناصواب هستند . بحث جدی در بین فعالین اجتماعی همیشه این بوده و هست ، که آیا هدف وسیله را توجیه می کند ، این درست است که همیشه جواب منفی بوده است و لی در عمل چیزی غیر از آن . با تاکید می گویم برای هدف خوب در عرصه فعالیتهای فرهنگی – اجتماعی وسیله خوب لازم است و نمی توان با هر وسیله ای خودرا به هدف نزدیک کرد .
بیشتر موضعگیریهای دخت کنگ ( نه به عنوان یک وبلاک شخصی ، که سایت جمعیت بانوان بندر کنگ به مدیریتی سرکارخانم فریده قاسمی ) بیش از آنکه "ان جی او " باشد تداعی کننده "جی او " بوده است ، بیش از اینکه منتقد سازنده باشد تایید کننده حرکتهای مدیران اجرایی و اقشار خاص جامعه بوده و بیش از اینکه خودرا مستقل از حرکتهای آنها بداند به گونه ای حرکتهای خود را با آنها گره زده است . هرچند این حرکتها به این معنا نبوده و نیست که سایت دخت کنگ کار ناصحیح انجام داده است ، ولی منتقدین آنرا نوعی دنباله روی از جریانهایی می دانند که اعتقاد چندانی به حرکتهای مستقل جنبشهای اجتماعی بخصوص جنبش زنان ندارند . آنها می بایست با ارائه راهکارهای عملی پیگیرانه در جهت تحقق برنامه های خود بخصوص در عرصه دفاع از حقوق زنان باشند .
مشکل دیگری که باید به آن توجه بیشتری می شد ، هرچند سوژه های انتخابی در بیشتر موارد فرهنگی – احتماعی است اما پردازش آنها به گونه ای نیست که برای بیشتر مردم بخصوص زنان شهر ما با در نظر داشت سطح سواد و دانش آنها قابل استفاده باشد ، دلیل اصلی آن این است که نویسنده اولا بخش روشنفکران مورد نظر داشته و دوما به جمعبندی نهایی نظرات و ارائه راهکار مشخص نمی پردازد . متاسفانه در بخشی از این نوشته ها حتی روشنفکران و نظر دهندگان برداشتهای متفاوت با منظور محرر دارند ( در نوشته های بعدی مشخصتر به آن خواهم پرداخت ) ولی با این برداشتها هم برخوردی صورت نمی گیرد .
وقتی سر کار خانم فریده قاسمی به نمایندگی شورای اسلامی شهر انتخاب شدند نه فقط من بلکه افراد زیادی امیدوار بودند که او بتوانند جانی تازه به کالبد بی روح شورای شهرمان به بخشد ، اما گذشت زمان نشان داد که تجربه ای بیشتر و همفکری و همراهی فعالان اجتماعی لازم است تا منتخبینی که می خواهند ، بتوانند خدمتگذاران صدیق باشند . عافیت طلبی که بیشتر مردم شهرما و بخصوص جوانان و تاثیرگذاران پیشه خود ساخته اند ، برخوردهای تفرقه افکنانه دشمنان آگاه و حرکتهای ایذایی دوستان ناآگاه برای فعاالین اجتماعی مشکل آفرین شده است . باهمه اینها سرکار خانم قاسمی پس از اتمام دوره نمایندگی ، ضمن اعلام انصراف خود از کاندیدا شدن برای مرحله بعد تنها به نکاتی مبهم اشاره می کند ، هر چند در این نوشته به مطلبی اشاره می کند که یکی از عوامل عدم موفقیت آنها و کاندیدا نشدن در مرحله بعد بوده است ، اما به همان دلیل ایشان باید می ماندند و با استفاده از تجربه بدست آمده ، منشاء خدمات بیشتری برای شهر و مردمان آن که صادقانه دوستشان دارند ، می شدند .
نکته دیگر که در وبلاک دخت کنگ به چشم نمی خورد ( من آنرا مشاهده نکرده ام ) گرامی داشت روز زن و یادی از زنان مبارزی که برای حقوق زنان حتی جان خود را از دست داده اند ، و روز دوستداران و یا بهتر است بگویم روز عشاق ( والانتین ) می باشد .

موفق و سربلند باشید – فریدون

نظرات 23 + ارسال نظر
همان سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ب.ظ

ولی من که میدونم کی نوشته!!!

یعنی اطلاعاتی بیش از این دارین که شخصی بانام مستعار (فریدون) این نقد رو نوشته ؟!

بدیس سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:29 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

سلام.نظر هر کس قابل احترام است.اما وبلاگ شما از بهترین هاست بدون اغراق بگویم٫معتدل٫مردمی٫پرمحتوا٫پایبند به سنتهای صحیح٫پرتلاش و.....دهها وهزاران مزیت دیگر که بر نقایص ومعایب ان می چربد.رایتان آرزوی توفیق دارم

آزیتا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:27 ب.ظ

سلام میخام یک موضوعی رو براتون مطرح کنم آیا شما کانال صدای امریکا را نگاه می کنید بر نامه ی زن امروز رو دنبال می کنید تفسیر خبر رو میبینید اصلا دکتر علیرضا نوریزاده و حسین فرجی رو میشناسید دکتر سازگارا رو چطوراگر برنامه ی زن امروزه صدای امریکا رو نمیبینید باید این وبلاگ رو حذف کنید این ها هستند که راست میگن اینها حقوق برابر رو میخواهند . همه چیز بندر کنگ نیست دخت کنگ به جای خود . ببین به چه روزی دچار شدید چقدر دخترای کنگی و که نمی خوان روسری سر کنند می خواند آزاد باشند همانطور که کوروش کبیر گفته برنامه ای در این راستا هم بذارید صنایع دستی آدا ب و رسوم غذاهای سنتی مال گذشتست بله خوبه باید آموزش بدیم اینها رو اما تا کی خودتون و جمعیت بانوان همه بگن که ما از هیچ چیز خبر نداریم همه چیز عالیست . هنوز انتقاد دارم میزارم برای دفعات بعد .
لطفا جواب سوالاتم و و نظر خدتون رو در باره ی نظر من بگویید
اگر امکانش هست انتقاد محترمانه ی من رو بصورت مطلب در وبلاگ قرار بدید و پایین نظر من جواب و نظر خودتون رو بنویسید
میخام بدونم نظر بینندگان و خوانندگان راجع این مطلب چیه . به طب هم بیشتر دختر هستند متشکر
---------------------------------------------------
سلام
چه دلیل موجهی برای حذف این وبلاگ مطرح کردین.
اگر دختران کنگی برای رسیدن به آزادی،روسری هایشان سد راهشان است،خوش بحال دختران پیرو سایر ادیان که بخاطر نداشتن روسری آزادترین دختران جهان هستند !
شما چگونه به این اطمینان رسیدین که خوانندگان این وبلاگ (بالطبع هم بیشتر دختر هستند) ؟
منتظر بقیه موارد انتقادی تون هستم.خصوصا که درحال حاضر با این موضوع وبلاگ رو بروز کردم.

من چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:25 ق.ظ

با ازیتا خانوم کاملا مخالفم

ازیتا چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:39 ق.ظ

سلام همانطور که مطمین بودم شما هیچ جوابی برای سوالات و نظر های من نباشید. خیلی متاسف ام برای شما که هیچ یک از حرفهای من رو نفهمیدید و شاید هم و هیچ جواب توجیه انتقاد هیچی نداشتید. شما معنی ازادی رو هم نمیدونید . شما ازادی رو فقط یک بعدی می بینید . فقط یک مثال خیلی کوچیک می زنم کشور امارات که مید.نی کجاست یا امریکا به اون کشور یک کشور ازاد میگویند.
من دانشگاه نرفتم هنرستانم سوم کامپیتر اما اینقدر اطلاعات و شعور و آزادی طلب و به فکر مردم پارسی هستم
من میتونم جواب کل جمعیت بانوان و سوالات آنها و شما رو بدم و جلو کسانی که مردم رو از واقعیت دور می کنند

ابراهیم چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:22 ق.ظ

درود. ما ایرانیها عجب مردمانی هستیم! ( این جمله نه بار منفی دارد و نه بار مثبت!!! لطفا تحلیل نفرمایید)
چرا؟
چون از هر تکنولوژی و اختراعی که در دنیا ایجاد می شود به گونه ای دیگر استفاده می کنیم که نه تنها به عقل سازندگان آن نرسیده و بلکه به عقل اجنه هم به همچنین! مثال ها فراوانند: موبایلهایی که بیشتر برایمان دوربین عکاسی و ام پی تری پلیر و ... هستند تا موبایل. اتومبیل هایی که بیشتر وسیله فخر فروشی خوشگذرانی و حتی جنگ و جدل و قتل هستند تا یک وسیله نقلیه. کامپیوترهایی که بعنوان وسیله تماشای فیلم و سرگرمی و بازی خریده می شوند و نه بعنوان یک کامپیوتر! و ...
و اما بحث وبلاگ! این درد کهنه. آقایان و خانم های محترم! آن بنده خدا که وبلاگ را راه اندازی کرد دانسته و یا نادانسته برایش عملکرد مشخص و معینی در نظر داشت که چنانچه وبلاگی غیر از این باشد دیگر وبلاگ نیست! به همین سادگی.
چرا ما ایرانیها انتظار داریم کارهایی که مربوط به یک روزنامه - کتاب - وب سایت تبلیغاتی - سخنگوی رسمی یک حزب و یا سازمان و یا حتی یک شبکه رادیو و تلویزیونی است ... در یک وبلاگ اتفاق بیفتد؟
چرا نویسنده وبلاگ آزاد نیست حرف دل خود را بزند؟ ولو اینکه خودش بداند دارد بیراه و اشتباه می گوید؟! چرا نمی تواند روزی غمگین و نا امید بنویسد و روزی شاد؟ چرا حق ندارد تجربه کند؟ و حتی اشتباه کند - مگر نوشتن وبلاگ راهی برای تکامل فرد نیست؟ ( باز هم می گویم : وبلاگ که کتاب و روزنامه نیست که بگوییم نوشته های آن باید چنان باشد و چنین وگرنه ال می شود و بل) چرا وبلاگ نویسان مطرح ما معذب هستند و خود را محدود می بینند که چه بنویسم و چطور بنویسم که فردا چه بشود یا نشود؟! و مخاطبان وبلاگهای ما پر توقع و گاه بداخلاق و بی انصاف. و گاه دلسوز و نصیحت گر چونان دایه مهربان تر از مادر؟! ( مخاطبان سطحی هم که خدا عمرشان دهد: وای عزیز چه خوشگل نوشتی! حتما به وبلاگ من هم سر بزن. نظر هم بده جان مادرت! منتظرتم!... و قسم می خورم که حتی یک سطر هم از نوشته شما را نخوانده!)
مخاطب وبلاگ آزاد است نظر خود را درباره نوشته و مطالب وبلاگ بگوید اما حق ندارد به نویسنده و عقایدش توهین کند. حق ندارد برایش خط و نشان بکشد. نظرت را صادقانه بگو. اگر نویسنده پذیرفت که هیچ و گرنه رعایت اخلاق و ادب را فراموش نکنیم. نهایت اینکه دیگر وبلاگ مذکور را نخوان عزیزم. اجبار که نداری خودت را دیگران را آزار و شکنجه بدهی!
بحمدالله نهادهای توانمند نظارتی هم که به قدر کافی داریم تا دمار عناصر معلوم الحال را درآورند و دکان وبلاگشان را تخته کنند. تا کسی نتواند از این وسیله و ابزار شخصی برای آسیب زدن به حیثیت و آبروی فرد یا افرادی و یا حتی سازمان خاص و یا امنیت کشور استفاده کند. اگر وبلاگنویسی آنقدر حماقت کند که وارد مسایل حساس شود باید خودش را آماده هرنوع تاوان دادن بکند. خب پس دیگر شما چه می گویی؟!
خودم وبلاگ های مختلفی را می خوانم ( هرمزگانی و غیر هرمزگانی - داخلی و خارجی) و وبلاگی را می پسندم و مشتری اش می شوم که احساس کنم نویسنده خودش است. با تمام نقاط ضعف و قوت یک انسان متفکر. با همه ی تحلیل های درست و یا حتی اشتباهش! در یک کلام دلم می خواهد وبلاگ بخوانم نه چیز دیگر. ( نمی خواهم نوشته های بی سر و ته یک سخنگوی مامور و معذور یک حزب یا تشکل را بخوانم که از خودشان تعریف می کنند و توی سر حریف می کوبند. نمی خواهم وبلاگی بخوانم که تبلیغ فروش اجناس یک شرکت را می کند. وبلاگ خبرنگاری که اخبار روزنامه و تلویزیون را عینا برایم تکرار می کند دوست ندارم. دلم می خواهد احساس شخصی آن خبرنگار را پشت نوشته هایش ببینم.) البته علت این مشکل ریشه های مختلفی دارد. از ویژگیهای ذاتی و فرهنگی ما ایرانی ها گرفته تا محدودیت سایر رسانه ها در کشور که باعث شده انتظار ما از وبلاگ این باشد که جای خالی رسانه های دیگر را پر کند.
در پایان یک خواهش دارم: خانم قاسمی و بقیه دوستان خوب هرمزگانی لطفا وبلاگ بنویسیم و وبلاگ بخوانیم! این درخواست زیادی است؟!

درود متقابل ....
برادر بزرگوار جناب دکتر: فرصت را غنیمت بشمارم و پیشاپیش عرض تبریک داشته باشم بخاطر (روز پزشک) .وبلاگ تون که نمی تونیم خدمت برسیم.انشاء الله در کنار خانواده خوبتان سالم و موفق باشید.سایه تان از سر وبلاگ های هرمزگانی کم نشه ؛) ....
چشم وبلاگ می نویسیم و وبلاگ می خوانیم ولی بقول شما در راه کسب تجربه اشتباه،اجتناب ناپذیره ....

ازیتا چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:00 ب.ظ

سلام همانطور که مطمین بودم شما هیچ جوابی برای سوالات و نظر های من نباشید. خیلی متاسف ام برای شما که هیچ یک از حرفهای من رو نفهمیدید و شاید هم و هیچ جواب توجیه انتقاد هیچی نداشتید. شما معنی ازادی رو هم نمیدونید . شما ازادی رو فقط یک بعدی می بینید . فقط یک مثال خیلی کوچیک می زنم کشور امارات که مید.نی کجاست یا امریکا به اون کشور یک کشور ازاد میگویند.
من دانشگاه نرفتم هنرستانم سوم کامپیتر اما اینقدر اطلاعات و شعور و آزادی طلب و به فکر مردم پارسی هستم
من میتونم جواب کل جمعیت بانوان و سوالات آنها و شما رو بدم و جلو کسانی که مردم رو از واقعیت دور می کنند

لطفا جوابم رو بدید

سلام.... جوابی که می توانستم دادم....شما دنبال سیاست هستین که درموضوع این وبلاگ نمی گنجه.
امردیگری باشد درخدمتم.

فریدون چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:31 ب.ظ


با سلام
در اولین روز درج مطلب " دخت کنگ از آرزو تا واقعیت " سه نفر نظر تفصیلی دادند
بدیس :که به اعتقاد من به درستی اشاره داشتند که وبلاک دخت کنگ دارای چنان مزیتهایی هست که از او یک وبلاک مطرح در منطقه ساخته است ، اگر داشتن هزار مزیت اغراق باشد قطعا دهها مزیت دارد .
آزیتا خانم : که اگر شمشیر را از رو نبندد و با آرامش بیشتر و توضیحات کاملتر مطالبش بیان کند ، هم بازدید کنندگان و هم نظر دهندگان راحتتر با نوشته و نظرش برخورد خواهند کرد . طرح مسائل با عصبانیت و با عجله مشکل جمله بندی و در نتیجه مشکل درک منظور ایشان پیش خواهد آورد . مطلب بعدی ایشان ، نه بیان نظر که نوعی فخر فروشی و ادعای غیر واقعی می باشد . قطعا بازدیدکنندگان آنرا ناشی از عصبانیت و عجله کردن خواهند دانست ، بهتر بود ایشان به توصیه مدیر وبلاک توجه بیشتری می کرد .
آقای ابراهیم که یکی از ثابت قدمان بازدید گننده از دخت کنگ می باشد نظر تفصیلی و مبسوطی داده اند ، هرچند من با بخشی از نظرات ایشان موافق نیستم و لی در کلیت به نظر من ایشان درست می گویند .
شکنندگی مرز بین و بلاک و سایت از یکطرف و اهدافی که گردانندگان آنها درپیش روی خود قرار می دهند از طرفی دیگر ، مبین انتظارت مراجعه کنندگان می باشد . به عنوان مثال گستردگی مطالب دخت کنگ و اهداف مورد نظر آن ، هم چنین مدیرت یک تشکل اجتماعی غیر دولتی و شخصی فعال در مسائل شهری توسط مدیر و بلاک مرا و احتمالا بخش قابل توجهی از مراجعه کنندگان کنگی ، به این نتیجه رسانده است که این سایت دخت کنگ می باشد نه یک وبلاک ، و درنتیجه انتظارات بیشتری از آن داشته و خواهند داشت .
من و همینطور بسیاری از مردمان بخصوص روشنفکران شهر کوچک کنگ از سایت دخت کنگ و مدیر آن انتظاراتی دارند که قطعا با انتظارات دیگران تفاوت ماهوی دارد . با وجود این هیچکس نمی تواند و نه حق دارد کسی را مجبور به ایجاد شرایطی بکند که خودش تمایلی به آن ندارد . در پایان باید تاکید کنم که القاء نظر کار زیبنده نیست ، چه بصورت تایید و چه بصورت رد .

مهرگان چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:30 ب.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام

خسته نباشید
فکر کنم وبلاگتون از خودتون معروف تر باشه!!
شما معمولا جسارت بیان چیزایی رو دارین که خیلی ها ندارن .ومتاسفانه ملموس و آزار دهنده هستن

موفق باشید

سلام
ملموس و آزاردهنده برای شما :( ؟

تیم لنگه آنلاین دات کام (HICHKAS_!3) پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:32 ق.ظ http://hacking.lengehonline.com

با سلام ، دنبال ایمیل مدیر این بلاگ بودم پیدا نکردم یا شاید زیادی دقت نکردم ، تیم ما نیاز به 1 مدیر فعال در بخش دخترانه دات لنگه آنلاین داره روی همین حساب به این بلاگ سر زدم ، از مدیر این بلاگ می خوام که اگه دوست داره که مدیریت بخش دخترانه دات لنگه آنلاین رو به عهده بگیر یا کسی رو میشناسه که فعال توی این زمینه رو داره به ما معرفی کنه با تشکر (منتظر ایمیل شما هستیم ) .

www.lengehonline.com Program
www.music.lengehonline.com Music
www.gallery.lengehonline.com Picture
www.chat.lengehonline.com Chat
www.Hacking.Lengehonline.com Hacking
نیاز به مدیر www.dokhtrane.lengehonline.com

E-Mail=> x_dark_evil13@yahoo.com
YIM=> x_dark_evil13

باسلام.....بنده معذورم ولی حتما پی گیری لازم جهت شناسایی و معرفی فردی انجام خواهد شد.

samanoo پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.doniayefani.blogfa.com

شما به یه بازی وبلاگی دعوت شدید:
یه اتفاق خارق العاده که تو زندگیتون اتفاق افتاده و می تونین اسمشو معجزه بذارید رو بنویسید .و از پنج نفر دیگه هم دعوت کنید.

از این اتفاقات برای من رخ نداده جز یه مورد که قابل بیان نیست ؛)

مریم پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:35 ب.ظ

سلام
از همان اول که وبلاگ دخت کنگ فعالیت کرد من هم یکی از خواننده هایش شدم چون مشترکات ذهنی زیادی با گوینده اش داشتم.چندوقت پیش آمدم و یک خوش خبری به خانم قاسمی دادم و گفتم که در دو سایت (میدان) و (دنباله) به مطلب (بچه ها یک نفراست بچه ها یک زن است) لینک داده اند وبرای اینکه دلیل بیاورم لینک هم نوشتم که بروند ببینند.
http://meydaan.com/arch_ww_show.aspx?wwdid=2008/07

https://donbaleh.com/link/25697

ولی هیچ عکس العملی نشان ندادند یا مثلا مثل بقیه وبلاگ ها بعد از آن مطلب بنویسند که لینک این مطلب در دنباله و میدان.......
من از این بی توجهی خانم قاسمی دلم گرفت.راستی بعضی ها با نام مریم نظرهایی می گذارند که من نیستم و از این به بعد من با نام (مریم.م) نظر می گذارم.

سلام مریم خانم
اولا معذرت می خواهم : (دقیقا یادم می آید اون موقع درمسافرت بودم.بین خودمون باشه نمی دونستم چطور شده که به این مطلب لینک داده شده ؛) حتی نمی دونم باید از اونیکه این مطلب رو در دنباله گنجونده باید تشکر کنم یانه ؟! گشتم ایمیلش رو پیدا نکردم (می دونین که من حرفه ای نیستم ) ولی می دونم که اسائه ادب کردم و از شما که این خبر رو دادین تشکر نکردم.واقعا معذرت میخوام. .... این دو سایت ها مورد اشاره فیلتر شدن،فوقش من آخر اون پست لینک ها رو می ذاشتم کسی نمی تونه که ببینه ! (از شوخی گذشته بذهنم نرسیده بود که میشه اینکارو کرد.الان یادم اومد بعضی پست های سیاورشن آخرش می نوشتن لینک در بالاترین ! )

دژگان موزیک پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:34 ب.ظ http://dezhganmusic.blogfa.com/post-43.aspx

سلام
براى بالا بردن امار وبلاک خو نیاز به هم کارى شما مسن

سیاورشن جمعه 1 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:37 ق.ظ

سلام. بحث خوبی است. وبلاگ شما خیلی در فضای حقیقی و مجازی کنگ تاثیر گذاشته در این شکی نیست. من با ابراهیم موافقم. مردم نباید توقع داشته باشند یک وبلاگ تمام بار فرهنگی یک شهر را بر دوش بکشد... وب سایت یا وبلاگ هیچ فرقی نمی کند. فریدون نوشته که برای ما وبلاگ دخت کنگ وب سایت است! خب چه فرقی می کند؟ اصلا برای وبلاگ یا وب سایت شخصی مگر چه تعریفی داریم؟ من سخن دوستان را رد نمی کنم . اما اینها باید در موردش ...

جغد بندری جمعه 1 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:16 ب.ظ

شاید ام...

فریاد جمعه 1 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام خانم قاسمی و سلام جناب فریدون
خسته نباشید با نقد جالبی که در مورد وبلاگ یا سایت دخت کنگ داشتین
به نظر این حقیر وبلاگ دخت کنگ در مدت فعالیتش به موفقیت هایی در صحنه اجتماعی و مجازی کنگ دست یافته که بدون اغراق هیچ وبلاگ دیگه ای این موفقیت ها رو نتوانسته کسب کنه وبلاگی که نویسنده اش با نام اصلی - کاری که کمتر کسی جرات آن را داشته و دارد - حضور دارد و به طرح واقعیت های تلخ و شیرین جامعه کنگ می پردازد و در پاره ای اوقات به سبب این مسئله آماج شدیدترین انتقادات قرار گرفته اند ( مثلا یادمان نرفته مطرح شدن موضوع ......... در کنگ در این وبلاگ و پیامدهای آن برای ایشان) خب این وبلاگ با یک هدف مشخص پا به عرصه مجازی کنگ نهاد و آن تلاش برای بسترسازی فرهنگی و اصلاح برخی ناهنجاری های اجتماعی جامعه کنگ بوده و موضوعات انتخابی ایشان کاملا گویای این مسئله است هر چند به نظر من در پاره ای اوقات نویسنده محترم در انتقال پیام اصلی نوشته به خصوص در دو مطلب خوشگلی زن و گل بی عیب موفق عمل نکرده و نتوانسته پیام و هدف اصلی نوشته را آنطور که باید و شاید به مخاطب برساند که در نتیجه برخی از دوستان نظر دهنده صرف نظر از محتوا و اهداف نویسنده با برداشتی سطحی از موضوع و با بزرگ کردن برخی جملات متن از اصل موضوع فاصله گرفته اند و به طرح مسائلی پرداخته اند که شاید در آن نوشته کمترین اهمیت را داشته و جایی برای بحث آن وجود نداشته به طور مثال خانم قاسمی جرا از مردا بد گویی میکنی یا خانم قاسمی این حرفا رو نزنین زشته و ...
به هر حال کمتر کسی است که بتواند نقش خانم قاسمی و جمعیت بانوان کنگ رو در پیشرفت فرهنگی بانوان کنگ انکار کند و من خوشحال هستم که همچین جمعیتی در شهر من وجود دارد و بیشتر از آن از اینکه وبلاگهایی اینگونه در کنگ وجود دارد خوشحال هستم
-----------------------------------------------
سلام جناب فریاد
منو می بخشین که دوکلمه از نظر شما حذف کردم و بجاش نقطه چین گذاشتم.چون واقعا همچین موضوعی دراین وبلاگ مطرح نشده است.


چوک سورو شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ق.ظ http://suru.blogsky.com

با سلام خدمت دخت کنگ عزیز
زن بودن ، از مشکلات زنان و مردان نوشتن ، در جامعه ای که فرهنگ مرد سالار جاکم است کار ساده ای نیست ، بخصوص در شرایطی که کفه ترازوی قوانین و دیدگاه حاکم بر نویسندگان قوانین ، به طرف مردها سنگینی می کند !
با توجه به این مجموعه شرایط ، تلاش فرهنگی و اجتماعی شما در جامعه کنک بخصوص در بین زنان قابل ستایش است . حضور مداوم و فعال شما در دنیای مجازی ، بلاگ نویسی با عث گشته که ما مرده ها هم علی رغم دید گاه های سنتی و بعضا واپسگرا ، این حضور بپذیریم و بعضی وقتی ها به بودن یک زن فعال هرمزگانی در بین خود افتخار کنیم .
شعار دادن خیلی راحت است ، ولی عملی کردن شعارها کار هرکس و هر سیستم ونظامی نیست .
در مدتی که با بلاگ های هرمزگانی اشنا شده ام مرتب به بلاگ شما سر می زنم و نظر می دهم ، گر چه چند بار تیغ سانسور شما بر گردن بعضی از جملاتم فرو امده بود و انها را ........ کرده بود ، ولی گله ای نیست ، هرکس شرایط خو د و پیرامون بهتر می فهمد و به ان عمل می کند !




موفق بشی دخت عزیز



سلام بزرگوارا....
من واقعا از بابت اون سانسورها معذرات میخوام....برای ماندن و فیلترنشدن وبلاگ، حتی گاهی اندیشه های خودم رو سانسور می کنم ولی سکوت به بهانه سانسور و خود سانسوری را هم برنمی تابم....سایه تان مستدام.....

ازیتا شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:48 ق.ظ

اندیشه های خود را سانسور نمی کنی واقعیت را نمی گویی
لطفا نظر خود را بیان کنید

بیان واقعیتی که موجب فتنه و ازدست رفتن آبروی دیگران شود،در فرهنگ بیان من نمی گنجد،خواهرم ....

ازیتا شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:08 ب.ظ

سلام . وقتی میشه هزاران نفر رو آگاه کرد . رفتن آبروی دیگران و اینکه چه کارهایی انجام دادن بیان آنها مشکلی نداره

فریاد یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:42 ق.ظ

تصحیح یک اشتباه
سلام دوباره خانم قاسمی و عرض یک دنیا پوزش به دلیل اشتباهی که در نظر قبل به دلیل بی دقتی و کم اطلاعی بنده صورت گرفت موضوعی که من ذکر کردم توسط شخص دیگر و در جای دیگری عنوان شده بود که من به اشتباه ناشی از کم اطلاعی اون رو نوشته شده در در این وبلاگ عنوان کردم اما با اشاره شما به این اشتباه و بررسی آرشیو این وبلاگ متوجه این اشتباه خودم شدم و بله حق با شما بود و کسی دیگر و در سایت دیگری این موضوع را مطرح کرده به هر حال این یه تجربه ای شد واسه من که بیشتر دقت کنم فکر کنم اگه ابتدا دقت و سطح اطلاعات خودم رو بالا ببرم و بعد به ارائه نظر بپردازم واسم بهتر باشه.
باز هم یه دنیا پوزش

افسانه سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام فریده جان - با اجازه شما امروز بعداز مدتها به وبلاکت سرزدم مطالب خانم آزیتا برایم جالب بود که با اجازه از محضر شما پاسخ من را برایش درج بفرمایید :
سرکارخانم آزیتاُ آنچه که در تصاویر ماهواره می بینید و از آن به اسم آزادی یاد می کنید در جایگاه خودش با برنامه های هم سطح خودش قابل قیاس است طرز تفکر آنها به نظر شما جالب امده درحالی که من یا دیگری نمی پذیریم . حقوق زن در تمام دنیا زیر سوال رفته و در هر کجای دنیا زن را با یک تفکر یا دیدگاه د رخور شناختش سرگرم می کنند که در صدای امریکا زنان برهنه معنای آزادیشان را در روسری سرنکردن یافته اند یا در غذا نپختن البته من مخالف یا موافق پوشش نیستم من در این زمینه با اصالت افراد موافقم . ما در ایران زندگی می کنیم نه در آمریکا اون ایرانی که درد این مردم را نسنجیده و نکشیده فقط شنیده نمی تواند گفته هایش برای ما قابل اجر ا یا حتی قابل فهم باشد طوطی وار نیاموزیم به عمق مسئله فکر کنیم . در ضمن شما حق ندارید مسائیل آموزشی این وبلاک من جمله آشپزی را که سرمایه و هنر زن ایرانی است را زیر سوال ببرید من فکر می کنم افرادی که طرز تفکرشان مثل شما باشد محدودند پس به اکثریت توهین نفرمایید . درضمن همیشه سکوت جواب خیلی از سوالهاست اگر بفهمیم . و آیا واقعا شما با این دیدگاه می توانید جواب کل جمعیت زنان را بدهید واقعا به این جمله فکر کردید و یا مثل بقیه فرمایشاتتان ........ به هر حال ای کاش خودمان را پیدا می کردیم . من نیز شخصا همواره به دلیل مشکلات خاص خودم به دنبال راهی برای رساندن صدای زنان هستم حقوق زنان برای محترم است وبه ان فکر کرده ام و با بقیه زنان هم آوازم اما معتقدم باید بر ریشه نشست و سبز کرد ریشه ما در ایران است نه آمریکا عزیزم موفق باشی

سلام افسانه جان.دلم برایتان تنگ شده بود.

tahereh@vahideh چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.bia2zemzemeh.blogfa.com


@@@ @@@
@@@ __ @@ @@ ___ @@
@@@ ____ @@ @@ ______@@
_______ @@ ________ @@____ @ _________@@
________@@___________@@__@@ ________ @@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@___وبلاگت خیلی قشنگه______@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________منتظر حضور گرمت_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________ هستــــــــم ___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@__________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@

وسیله هم برات گذاشتم بهم سر بزنی.

°°°°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°°°°|__/
°°°°°°°°°°°°|___/
°°°°°°°°°°°°|____/°
°°°°°°°°°°°°|_____/°
°°°°°°°°°°°°|______/°
°°°°°°______|_________________
~~~~/__ بیا اینم وسیله حالا دیگه_\~~~~~~
~~~~~/ _میتونی بهم سر بزنی _\~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* _________________##________##

























مهدیس شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:51 ق.ظ http://anamis6611.blogfa.com

سلام عزیزم از بحث های که شده خوشحال شدم ولی می خواستم به خانم آزیتا بگم شمافقط یادگرفتید که ادعای روشن فکری کنیدهمون صدای آمریکایی که شما بهش اشاره کردید تاحالا شده که یک بار به نظر دخترهاو زنان ایرانی احترام بذاره مگه شخصیت زن و دختر توی بی بند باری و اینکه بدون روسری بره توی خیابان که براش افتخار باشه فعلا که می بینید زنها و دخترهای ایرانی و کنگی با وجود به اصطلاح زندانی بودن چقدر پرافتخار هستند واقعا براتون متاسفم خانم آزیتا برای این افکار بی پایه و اسا س
از وبلاگ واقعا عالی فریده جان تشکر می کنم
قزبان شما مهدیس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد