زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

گل بی عیب !

دنیای کودکان با تمام معصومیت هایش می تواند مشتعل به هوس ِ آزار دهندگان جنسی شود.معمولا خانواده ها،دختران را در آغاز دوران بلوغ مورد حمایت ویژه قرار می دهند و پسران را بی نیاز از این مراقبت می دانند.اما صفحه حوادث روزنامه ها و شنیده هایمان امواج نگرانی در مراقبت بیشتر از کودکانمان را (از همان اوان کودکی) به ما انتقال می دهند.

در دوران دانشجویی کودکان کاری را می دیدم که قربانی رفتارهای کثیف کارفرمایانشان بودند.تمام تلاش اندیشه ام این بود که محیط کار و شرایط نابهنجار خانوادگی کودکان را مسبب این وضعیت بدانم.ولی این جهد را توجیهی یافتم برای آرام شدن ذهن آسیب دیده ام،وقتی از زبان مادر و حتی کودک شنیدم که در محیط امن خانواده و توسط نزدیک ترین افراد فامیل این رفتار بی شرمانه با کودک صورت گرفته است.

طرفداران تربیت سنتی،فرزندان مذکر خانواده را گل بی عیب ! می نامند.از نظر آنان لخت بودن او در میان جمع تا سنین چهار-پنج سالگی کراهتی ندارد.اورا خیلی زود با جنسیتش آشنا کرده و بنا به برداشت نادرست خود،برتر بودنشان را مکررا یادآور می شوند.این مبالغه تا بدانجا پیش می رود که در مواقع شکست در میدان بازی با همسالان مونث و حتی همبازیان کوچکتر و یا ضعیفتر از خود،جنسیت اورا یادآور شده و از او می خواهند که بعنوان سلاح کلامی یا رفتاری از آن مدد جوید.آنگاه که کودک بصورت مستقل محیطی بغیر از جمع خانوادگی را تجربه می کند،به وقت ضعف و حتی مواقع انتقام جویی از این سلاح به اصطلاح غلط؛مردانه خود کمک می جوید.خوشایند بودن این رفتار فیزیکی او را با دنیایی آشنا می سازد که هربار بدنبال بهانه ای برای شکست حریف ضعیف و بی دفاع خود بوده،توجه اش به سمت آنانیکه ازنظر جسمی ضعیفتر و گاهی ظریفتر ! از دیگران است معطوف می شود.

شرح حال این دو گروه برهیچکس پوشیده نیست ولی باید بدنبال فرهنگی بود که خطر تجاوز جنسی از همان اوان کودکی جدی شمرده شود،کودکان را دریابیم.در خانه،مدرسه و حتی مساجد.متاسفانه افراد بیمار آنگاه که بعنوان فعال مذهبی معتمد دیگران هستند،باز هم بیمارند.

نظرات 18 + ارسال نظر
فریدون دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:34 ق.ظ


متاسفانه سفر و گرفتاری کاری مانع از این شد که ادامه مطالبم را تکمیل و ارسال کنم ، همینطور دیدگاه خودم پیرامون ۲ مطلب نوشته شده اخیر بنویسم . هرچند گاهگاهی سری به نوشته ها و نظرات دیگران می زدم .
نوشته اول ای گپ کهور پیر شوز که به معرفی شاعری محلی پرداخته شده بود جالب و کار پسندیده ای بود .

اما مطلب دوم ( بی تفاوت نگذریم ) هرچند اشاره ای بجا برای اهل قلم است ولی استنتاج عملی آن ضعیف و جای علت و معلول عوض شده است . امکان عملی شدن راهکار پیشنهادی هم شانس زیادی ندارد . قبل از اینکه توضیحات بیشتری در این مورد بدهم از نوشته اخیر نویسنده شاهد و یا بهتر است بگویم شواهدی می آورم
در دوران دانشجویی کودکان کاری را می دیدم که قربانی رفتارهای کثیف پیمانکارانشان بودند
تمام ( تلاش اندیشه ام ) این بود که محیط کار و شرایط نابهنجار خانوادگی کودکان را مسبب این وضعیت بدانم.ولی این جهد را توجیهی یافتم برای آرام شدن ذهن آسیب دیده ام،
وقتی از زبان مادر و حتی کودک شنیدم که در محیط امن خانواده و توسط نزدیک ترین افراد فامیل( این ) رفتار بی شرمانه با کودک صورت گرفته است.
مطمئنا نویسنده محترم از نوشته های بالا برداشت درستی داشته اند و یقین داشته اند که خوانندگان منظور ایشان را به درستی درک خواهند کرد ، ولی دیر فهمی من از یکطرف و احتمالا بعضی از خوانندگان که انتقادی به مطلب نگاه میکنند از طرف دیگر ، آنرا حمل بر کم دقتی نویسنده در به کارگیری کلمات و جمله بندی خواهند گذاشت .

از این سلاح به اصطلاح غلط؛مردانه خود کمک می جوید
از این سلاح غلط یا به اصطلاح غلط و یا از این سلاح به اصطلاح مردانه غلط و یا ......

و بنا به برداشت نادرست خود،برتر بودنشان را مکررا یادآور می شنود.
می شنود و یا می شوند من فکر مییکنم اگر بنا به برداشت نادرست خود باشد پس بر تر بودنش می باشد و اگر بنا به برداشت نادرستشان باشد برتر بودنشان درست است .
فرصت کم و توضیحات بیشتر به فرصتی دیگر وا می گذارم . به قول ایرانیهای بالا عزت – عظت – عضت -..... زیاد - فریدون

طبق معمول وقت گذاشتین و عملا دغدغه خود را ثابت کردید.البته منظور نگارنده بیشتر غلط های املایی بوده تا نگارشی.و خوشبختانه در کنار شما اساتید فرصت هایی فراهم است تا شاگردی نماییم و اشتباهات خود را تصحیح نماییم.
متوجه نشدم کلماتی که در پرانتز قرار دادید حکم شان چیست ؟
اشتباه تایپی(تایپ آخر شب ! ) موجب شده تا (می شوند) می شنود تایپ شود.
منظور این جمله را نفهمیدم:( فکر مییکنم اگر بنا به برداشت نادرست خود باشد پس بر تر بودنش می باشد و اگر بنا به برداشت نادرستشان باشد برتر بودنشان درست است .)
ایرانیهای بالا یعنی چه ؟؟
باسپاس از شما....

جمشیدی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ب.ظ http://halhalok.blogsky.com/

حق با تون .
کاملا درستن . مخصوصا تو بندریون ای نوع رفتارو زیادن.
بدرود...

پویا دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.HPRole.Blogfa.com

Hi honey

your website is the best

can i take your yahoo id???

plz

montazere javabet hastam

Hi
NO.I'm so sorry

رحیمی دوشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:35 ب.ظ http://www.yf.blogfa.com

سلام همکار محترم واقعا از این نظر حق باشماست ظلمی مضاعف به همنوعان مونث می شود البته در جامعه سنتی ما.

الاستاد سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:00 ق.ظ http://www.alustad.blogsky.com/

]خواهر ارجمند خانم قاسمی دنیایی از ملاقتیمان متشکرم
اهل وقوم وخیش زیادن ولی اینجهان بزرگتر ازهمه هست
ولی باز هم برای ملاقاتی اهل وهمریشه همیشة یک جایی ویک زمانی هست
واین هم بود که تشریفتان مارا سر بلند دانست
واز کشف هنر مخفی بنده وتقدیم کهور پیر شوز شعر اصیل کنگی روی صفحة سایت (دخت کنگ ) آرزوی همیشه سبز وسربلند بمانید
واز انشائی وبلوک( استاد کنک )دروازئی ازشعر بهمریشه وهمزبان گشادید واین هم ثروتی هست که از حق مردم میباشد وآرزو دارم إجازه بدهید که تقدیم شکر بنظران کهور پیر شوز اینجا برسانم
وانها آقای ابراهیمی ، نیک خو ، سورو جوک ،فریاد ،غریبه، صادق جوک شهرم ، مهدی صابری ،سیخور ، سارا ،ابراهیم ، ر ،مهرکان ،محمود سرپرست ،رحیمیان،عبدالعزیز ازشارجه، عاطف. وهمیکی را بسرزدن بوبلاک شعر (عمی صالح ) استاد کنک دعوتن
اما خاهر عزیز خانم قاسمی
رفتی خدا یارت از رفتنت مجبور
نشتم سر راهت پشتا کی اتایی
کی صورت ماهت جما اکنت پرنور
زندهیم بدیدارت شتا کی اتاییپ

با امید درخشان همیشه خدا نگهدارتان

برادر بزرگوارم جناب استاد صالح
من هم از آشنایی بیشتر با شما و خانم محترم و خانواده خوبتان خیلی خوشحال شدم.باید تبریک بگویم که در کنار خانم معلم(خانم مهربان و متواضع تان) فرزندان نجیب و پراستعدادی را تربیت نموده اید.خصوصا طلال که خلبانی می خوانند و علی که رتبه اول برای ورود به مدرسه نمونه کسب نمودند....من جز معرفی یک هنرمند،کاری انجام نداده ام.امیدوارم با ایده ها و تجربیات شما و دیگر ایرانیان خارج از کشو بتوانیم در هرچه پویا کردن جامعه ایران و حفظ اصالت ها کوشا باشیم....انشاءلله در پربار کردن وبلاگ تان همچنان کوشا باشید.

دژگان موزیک سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:08 ب.ظ http://dezhganmusic.blogfa.com/

همجنس گرائى یا همون لواط از بدترین انحرافات اخلاقى هستش.که در میان کشورهاى خلیج تجاوز به کوجکترها خیلى زیاد هستش . در منطقه خودمان تقریبا میل به انجامش زیاد هست.یکى از دلایلش هم تهاجم فرهنکى میباشد.

فریدون چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:40 ق.ظ


با سلام
به نظر من در هر تحلیلی علاوه بر نظر داشت شرایط و اوضاع مشخص تاریخی – اجتماعی ، در نظر داشت قاعده و استثناء اهمیت ویژه ای دارد . در همین مطلب اخیر اشاره داشته اید :
( طرفداران تربیت سنتی،فرزندان مذکر خانواده را گل بی عیب ! می نامند.از نظر آنان لخت بودن او در میان جمع تا سنین چهار-پنج سالگی کراهتی ندارد ).
باور من بر این است که طرفداران تربیت سنتی احتمالا جز در بین خانواده های خاص ( شخصا سراغ ندارم ) لخت شدن پسران در جمع حتی در سنین کمتر از 2 سال کار پسندیده ای نمی دانستند ، ( باهمه اینها نسبت به لخت شدن دخترها حساسیت و سختگیری بیشتری از خود نشان میدادند ) لذا طرح آن بصورتیکه در نوشته شما برجسته شده است در بهترین حالت ، قاعده و استثناء جایشان عوض شده است.
تا آنجاییکه من می دانم ( شاید اشتباه میکنم ) در حداقل ده سال اخیر و با در نظر داشت افزایش جمعیت و همچنین کنترل کمتر خانواده ها بر فرزندان پسر ، خوشبختانه درصد تجاوز جنسی کمتر شده است . باید با تاکید بگویم که یاداوری شما و هشدار به جامعه ، بخصوص آنجاییکه ناگفته هایت با اشاره ای به بیماری احتمالی فعالین دینی همراه است شجاعانه و قابل تحسین است .
عمیقا اعتقاد دارم ناهنجاریهای اجتماعی معلول علتهایی هستند که همه از پرداختن به علتها خودداری می کنیم لذا در هرنوشته ای با برجسته کردن و پرداختن به معلولها ، تنها قربانیان هستند که سرزنش می شوند . اگر قبول داشته باشیم که خیلی از رفتارهای ناهنجار نوعی بیماری محسوب می شوند ، پس باید بپذیریم که همه بیماران باید به یک چشم دید و برای پیداکردن درمان بیماریشان کوشید .
در مطلب قبلی آنجا که کلمات در قوس گذاشته ام منظورم این است که بهتر بود با توضیح بیشتر منظور دقیقتر بیان می شد .
اما در قسمت آخر به نظرمن : ( برداشت نادرست خود ) فرد است و ( برتر بودنش ان ) جمع .
به نظر من دقت در انشاء و رعایت قواعد دستوری برای درک درست مفاهیم اگر اهمیتش بیش از غلطهای املایی نباشد کمتر نیست . وجود قابل توجه حروف و بالطبع آن کلمات عربی در زبان فارسی مشکلات املایی را افزون کرده است و به نظر نمی رسد راهکار مناسبی برای حل آن در کوتاه زمان پیدا شود ، و جود فرهنگ زبان فارسی در نزد اهل قلم گزینه مناسبی است ، ولی همانطور که خودتان اذعان دارید ، حجم کار روزانه و ضیق وقت حتی فرصت بازخوانی نوشته چند سطری و اصلاح آن هم مشکل ساخته است چه رسد به مراجعات مکرر به فرهنگ زبان ، بیان این مطلب به معنای رد نقطه نظرات و پیشنهادات شما نیست ولی انتظارات بیش از حد می تواند مسئله را لوث کند . بیش از هرچیز باید نویسنده متعهد به نوشته اش باشد ، و قبل از درج ویرایش کند ، در این صورت بخش زیادی از مشکل حل خواهد شد ، در غیر اینصورت جز یاداوری کار زیاد دیگری نمی توان کرد .
موفق و پیروز باشید - فریدون

ابراهیم چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:24 ب.ظ

با سلام و درود خدمت خواهر گرامی. تبعیض و تفاوت جنسیتی همواره معضل و دغدغه روشنفکران و متفکران بوده و خواهد بود تا زمانی که انسان دوجنسی است!!! گاهی این سو و گاهی آن سو! راستش مهم این است که از بام نیفتیم ... سویش مهم نیست.
در کنار این موضوع بحث سوء استفاده و آزار جنسی کودکان را مطرح کرده اید. هرچند بطور سربسته و خلاصه! (البته محدودیت ها و موانع بیان آزادانه آن را هم می دانم) کاش شرایطی ایجاد شود تا مقدمات بحث دقیق و کارشناسی در این رابطه فراهم شود. متاسفانه هیچ کس از ابعاد مشکل و لطمه های فراوان آن درک درستی ندارد و بالطبع راههای مقابله و پیشگیری مناسب هم با توجه به شرایط و فرهنگ ما شناخته شده نیست.
خلاصه اینکه مانند موضوع زن و مردی - متاسفانه اینجا هم داریم از روی بام می افتیم!

سلام.....کاش شما شرایطی ایجاد می نمودید تا مقدمات بحث دقیق و کارشناسی در این رابطه فراهم شود.....من هیچگاه نمی خواهم از روی بام بیافتم !!!!

آدم دات کام پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:57 ب.ظ

این رفتارها برمی گردد به تربیت ناصحیح خانواده ها و فرهنگ پایین که متاسفانه هنوز دربین افراد مرسوم است. به امید روزی که فرهنگ جنسی درمیان ایرانیان جا بیفتد.

دل شاکی جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:57 ق.ظ

سلام.مگه ما از ازادی حرحف نمی زنیم یامگه صحبت تجدید
فرهنگ براه خود نیستیم .خانم قاسمی حجاب سر منزلش از
مادران بوده مادرانی که خود بفکر راحتی سوار برچرخه ازادی شدند وبرادرانی که به دیدگاه خود در منزل فرهنگ را می پوشانند از بچه ها دیگر چه شکایتی.وقتی مادر وپدر وبرادر با
خواهرزننده ترین لباس در راهندپس بچه چهار ساله یا شش ساله درخانه وحیاط دور کفن سیاه بپوشدخیرباشورت میرقصد.
پس وقتی میتوانیم حرف بزنیم که اول خانم قاسمی خودمان
رااصلاح کنیم واین شلوار تنگ وچسپان را دراوریم تابعد بتونیم
ازلختی پچه مان جلو گیری کنیم.

سلام. درمورد الگو بودن مادران و پدران بد حجاب برای فرزندانشان کاملا با شما موافقم.
تعاریف آزادی به تناسب اندیشه ها، می تواند متفاوت باشد.آزادی که معادل پوشیدن لباس های عریان و چسبان تعبیر شود،مورد بحث ما نیست.اتفاقا این افراد هرچند از نظرما انسان های جلف و بدحجاب هستند در تربیت فرزندان خود علمی تر عمل می کنند.برای آنها جنسیت فرزندشان فرقی ندارد.مثال می زنم : وقتی فرزند خردسالشان چه دختر و چه پسر برای رفتن به دستشویی(ببخشید) مایل باشند کامل لخت شوند همان لحظه به او یادآور می شوند (عیب است) نه اینکه درمورد لخت شدن پسرشان بی تفاوت باشند و با شعار پسران (گل بی عیب) هستند اجازه دهند بیرون از دستشویی کاملا لخت شود.به کسی اجازه نمی دهند با فرزند مذکرشان شوخی جنسی بکند.یا فرزند مذکرشان خیال برتری جنسی و تعرض به حریم دیگران را به سر خود راه دهد.

زعفرون جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:37 ب.ظ http://zaferoon.blogfa.com

سلام بر شما به نظر من بیشتر آدمایی که خودشون در کودکی تحت همچون مسائلی قرار می گیرند در آینده دس به این کار بی شرمانه می زنند معضل بزرگیه که در حقیقت ایمان آدما رو ازشون می گیره آدمای بی رحمی که به آینده ی یک کودک تا این حد بی توجهند تعدادشونم یکی دو تا نیست که ریشه کن بشن

دل شاکی جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:52 ب.ظ

باسلام واحترام به شماخواهر بزرگوار/
کاملا صحیح می فرمائید ومن باشما موافقم.

میثم شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:29 ق.ظ http://mmd137.blogfa.com

سلام خدمت دادای گلم
گرچه ناانصافیست ودیرزمانی به وبلاگ شما سرنزده بودم
یک جورایی فکر می کردم دیگر شما خواهان آشنایی با مانیستید شاید یکجوری مزاحمتان باشم بهمین بهانه متر سرمیزدم
اما امروز وقتی سر به وب سایتتان زدم با مطالب متنوعی روبرو شدم .
خوندم واستفادهای زیادی را بردم
موفق باشید
من در خدمتتان هستم

سلام....
بهر ه مندی از نظرات شما افتخاری است برای من.ضمن اینکه قصد خدمت رسیدن دارم منتها وبلاگ شما فیلتر شده است....پاینده باشید برادرم....

بدیس شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:32 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

سلام.به نکته خوبی اشاره کرده ایی.واقعا باید مراقب آنها بود...مثل همیشه نکته بین ودقیق ممنون

مهرگان شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:41 ب.ظ

سلام
خسته نباشید
اون جمله آخرتون واقعا درسته

آزادی واندیشه شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:54 ب.ظ http://azadivaandishe.blogsky.com/

سلام
وب سایت قشنگی دارید

با موضوع جدیدی بروزم .

الفبای زندگی

در خدمتتان هستم

باتوی کنگی جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:50 ق.ظ http://www.banooyekongi.blogsky.com

سلام خدمت خواهر گرامی و ...
به موضوع جالبی اشاره کرده اید که نه تنها مشکل بلکه معضلی است بس بزرگ در جامعه که ممکن است جلو خیلی از فعالیتهای مفید را بگیرد باید خیلی محتاط باشیم .

محمد شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ب.ظ http://basaidu.blogfa.com

وبلاگتون عالیه به ما هم سربزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد