زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

نظر یک بازدیدکننده.....محروم.محروم.محروم.

خیلی از بزرگواران (بلاگر هاو بازدیدکنندگان) از وقتی که صرف پاسخ گویی به تک تک نظرات بازدید کنندگان می نمایم تعجب می کنند..........یکی از اهداف راه اندازی این وبلاگ به بحث گذاردن موضوعات فرهنگی-اجتماعی و زنان است تا با استفاده از نظرات، دید و نگاه خود را اصلاح و تقویت نموده و در مواردی بهتر ،افق دید را ارتقاء دهم.یکی از افرادی که نقش فعالی در به چالش کشیدن موضوعات  پست های مختلف داشته اند برادر محترمی با نام مستعار(ایوب) بوده اند ایشان چنین وانمود نموده اند که اهل بندرکنگ هستند و مهمتر از همه نوشته ها و نظراتشان نشان می دهد که اهل مطالعه بوده و از سطح فکر بالایی برخوردارند .....امروز ایشان نظری درج نموده بودند که شاید سوال افراد بومی زیادی باشد؟ چرا محل زندگی ما را محروم قلمداد می کنند؟این نظر را موضوع این پست قرار دادم تا برای دغدغه فکری ایشان و سایر هم استانی های بزرگوار  پاسخی یافته شود.اینبار من نیز در جمع کسانی که نظر می دهند قرار می گیرم و برادر خوبمان (ایوب) می تواند برای باز شدن موضوع و رفع ابهام به نظرات تایید شده پاسخ دهد .....

واما نظر ایشان (ناگفته نماند این نظر در پاسخ به نظر بازدید کننده دیگری (سهلان)نوشته شده است):

با عرض ادب وسلام( سهلان عزیز)

محروم.محروم.محروم.با هر بار بیان این واژه در پسوند شهرم سر گیجه میگیرم .عصبی میشوم.نمی دانم کدام شیر پاک خورده ای برای اولین بار این واژه را به ما چسباند واب پاکی
روی دستمان ریخت.حال به هر پزشکی . دبیری .اهل فن وعلمی ماموریت خدمت در این منطقه می دهند فریاد وا مصیبتا سر می دهد .وبا هزار ترفند از آمدن سر باز می زند ویا اگر می آید هزار منت بر سر این مردم دارد.شرط اول ابادانی منطقه حذف این واژه نا مانوس است که همه را فراری می دهد.حق وانصاف هم پزشکی که تمام عمرش در تهران زندگی کرده وهیچ اطلاع از منطقه ندارد همین کلمه محروم کافی است .تا مانع شود از آمدن او حتی به فرزندان خود هم وصیت میکند که مبادا قدم به اینجا گذارند.
چگونه می شود در کنار دریای زر خیز خلیج همیشه فارس محروم بود .چگونه می شود با داشتن صدها موتور لنج کوچک وبزرگ که قیمت کوچکترین آن در حدود ۶۰۰۰۰۰۰۰میلیون تومان است محروم بود.مگر امکان دارد جایی که از بندر آن سالیانه هزاران تن کالا وارد وصادر می شود محروم باشد.مردم ما در سال صدها تن از ابزیان این دریا را صید میکنند.مسلما انها را دوباره به آب نمی اندازند. از نوجوان ۱۲ساله تا پیرمرد ۸۰ ساله ما فعالند.کار وتلاش میکنند .نمایندگیهای شرکتهای خودروساز لیستهای ثبت نامی خود را در همان هفته اول می بندند.تعداد اتومبیلهای فرسوده در سطح شهر به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد . بر عکس تعداد زیادی هم اتومبیلهای سی وچهل میلیون تومانی می رانند.زمینهای با قیمت متری یک صد هزار تومان معامله میشود .ساختمانهاوبناهای چند صد میلیونی ساخته شده.تعداد زیادی از شهروندان صاحب ویلاها وخانه های مسکونی در منطقه اعیان نشین  بعضی مراکز استانهای خوش آب وهوا می باشند.صدها نفر از هموطنان ایرانی وبرادران افغان.پاکستان بنگلادشی مشغول کار وکسب درآمد هستند.و..............
نکات مطرح شده بالا به هیچ وجه چهره یک منطقه یا شهر محروم را در رذهن. ایجاد نمی کند.
خوب علت چیست.که مهر زشت محرومیت را بر پیشانی سیاه
ما زده اند.

۱- نبودن مدیریت قوی اقتصادی با توجه به نیاز واستعداد منطقه.
۲-عدم وجود تشکلهای صنفی وسازمان دهنده
۳- کمبود مراکز علمی وآموزشی
۴-عدم وجود مراکزی که در جهت بالا بردن مهارتهای زندگی
شهروندان فعالیت نمایند.
۵-نبود یا کمبود مسئولین رده بالای بومی


سرکار خانم قاسمی خواهر خوبم مختارید .تاییدیا عدم تایید
وحتی ویرایش نمایید.

نظرات 22 + ارسال نظر
بستکی چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:17 ب.ظ http://bastak.blogfa.com

محرومیت مناطقمان را من و تو با هم و با تللاش همدیگر میتوانیم رفع کنیم.
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند...

سهلان چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:20 ب.ظ

هم وطن عزیزم باور بفرمایید با خواندن مقوله شما اشک در چشمم حلقه زد و من اصلا قصد توهین و جسارت به هیچ قشری را نداشته و ندارم سرزمین خلیج همیشه فارس ، استان هرمزگان با داشتن هزاران امکانات که من حقیر در خور تفسیر آن نیستم با مردمی سختکوش صمیمی مهربان با درآمدهای عالی با جذب توریست از کلیه نقاط ایران باید بهترین و بالاترین امکانات زندگی برای مردمش که لایق آن هستند را داشته باشد . چرا ؟ ما به دنبال علتش هستیم و به قول شما این وبلاگ محل مبادله نظرات است نه محکوم و حاکم کردن من گفتم هم وطن که بدانید از هم جدا نیستیم شما لایق بهترینها هستید . بازهم اگر ارائه نظر من باعث ناراحتی یا آزردگی شما شده از شما و همه عزیزان معذرت خواهی می کنم حق یارتان باشد. با تشکر از سرکار خانم قاسمی

سیدجلال چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:38 ب.ظ http://kolger.blogsky.com

سلام
کامنت این برادر بزگوار چنان منطقی ، کامل ، جامع و عمیق است که دیگر جای هیچ گونه تفسیر وتاویلی باقی نمی ماند.

بپ گپو(پیام) چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:23 ب.ظ

با سلام و عرض ارادت خدمت سرکار خانم قاسمی
بنده با قسمتی از حرفهای دوستمان ایوب موافقم ولی باید به خاطر داشته باشیم همه حرفهای ایشان میتواند گوشه ای از راهکارهایی برای محرومیت زدایی باشد نه اثبات محروم نبودن.
از واقعیت فرار نکنیم... جالب اینکه هم محرومیم هم مظلوم
استانی که مردم قسمت عظیمی از ان مشکل اب شرب دارند.استانی که مردم ان مشکل بهداشتی و درمانی دارند که باید به خاطر یک عمل ساده به مرکز استان یا استانهای مجاور بروند.و دهها نمونه دیگر...پس محرومیت دیگر چه می تواند باشد؟مصداق مظلومیت یعنی همین(با توجه به سهم زیادی که استان درشکوفایی اقتصاد کشور دارد)
البته باید بپذیریم قسمتی از محرومیت ما ریشه در فرهنگ دارد قسمتی به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی وقسمت عظیمی هم ضعف مدیریتی است.
به هر حال امیدوارم با تلاش و پشتکار مظللومیت و محرومیت از چهره مان زدوده شود.

بر قرار باشید

ایوب پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:40 ق.ظ

سلام:

برادر یا خواهر محترم (بستکی)

شکی نیست تلاش وباهم بودن سر فصل سازندگی است
آیین محمد(ص) که بیش از هزار وچهارصد سال هنوز چون
نگینی بر تارک ادیان آسمانی می درخشد.جز در سایه تلاش
وکوشش پیامبر بزرگوار ویاران وفادارش ممکن نبود.
باور دارید که مدیریتی قوی وسالم میتواند با برنامه ریزی
تلاش وکوشش را هدفمند ساخته ودر مسیر پیشرفت وسازندگی هدایت نماید .

سیل وسیلاب چه انرژی ونیروی ویرانگری دارد.همه چیز را با خود می برد در مسیر حرکت خود به هیچ چیز رحمی ندارد
حاصل تلاش او ویرانگری است .اما انسان متفکر در مسیر او
سد میبندد.مهارش میکند .وبه دنبال ان با استفاده از همان
نیروی ویرانگر آباد می کند. می سازد .می کارد واحیا میکند.
برخواستن مهم گام نهادن وحرکت کردن در مسیر درست مهمتر است.


موفق باشی

ایوب پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:11 ق.ظ

با عرض سلام :

خدمت سرکار خانم قاسمی عرض کنم که نه وانمود نمی کنم.
مطمئن باش کنگی هستم.ودوستدار شهرم با مردمش با همه
مهربانی ونامهربانیهایش.
ونظر م در باره شهرم این است شهرم زیباست .آباد است .
محروم نیست که غنی است .اما این باعث نمی شود که
واقعیات موجود شهرم را نبینم ونگویم.ساکت وخنثی وبی تفاوت باشم.
درک شهد عسل ممکن نیست .مگر که کاممان را به هلاهل
تلخ کنیم.

الهام پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:33 ق.ظ

یکی از دلایل پیشرفت هر منطقه رفت و آمد غیر بومی ها و تبادل نظرات است . یک دکتر و یا استاد دانشگاه و یا هر قشر خیلی کم می تواند در منطقه ما پیشرفت قابل توجهی داشته باشد شاید از نظر مالی به قول شما ماشین آخرین مدل و باقیمت آنچنانی سوار شود و خانه ای شیک و مجلل داشته باشد اما آیا خانواده اش می توانند راحت و آزاد باشند . بعضیها نداشتن آب وهوای مناسب جوی را دلیل بر محرومیت منطقه می دانند در صورتیکه شرایط جوی منطقه ما با امارات و کشورهای خلیج فارس یکی است پس دلیل چیست

رامی پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.dehtal.coo.ir

سلام بر دخت کنگ
منم با نظرات دوست عزیمان موافقم و به هیچ عنوان استان زرخیزمان را به عنوان یک استان محروم قبول ندارم!

جسوم پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:00 ب.ظ

خسته نباشی
چرا دکترهای تهرانی !! چه بسیارند دکتر و مهندس بومی که این منطقه را رها کرده و در جاه های دیگر مشغولند . ما خودمان تحمل ماندن را نداریم .
فکرش نکن محرومیم و محروم میمانیم !!!!!!

ابراهیم پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:09 ب.ظ

با این قضیه نمی توان و نباید احساسی و تند و سرسری برخورد کرد. محرومیت که به قیمت لنج و زمین نیست! تازه مگر چند درصد مردم لنج دارند و یا ماشین چند ده میلیونی سوار می شوند؟
اشتباه نکنید منظورم رد کردن حرفهای آن برادر عزیز نیست. همین چند موردی که در پایین یادداشت آورده شده نشان می دهد که درست یا غلط ، به هرحال محرومیت احساس می شود که علل آنرا ذکر کرده ایم. حال راه چاره چیست؟

خلفان پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:34 ب.ظ http://www.khalfan.parsiblog.com

سلام.
البته اگر ندای ضعف در جهت سعی در پیشرفت باشد مفید است ُاما مشکل اینست که ضعف در جهت یأس و دفع فوائد بکار می رود.
امیدوارم که این فرجه با همت جوانان شهرمان پر شود.

فریده قاسمی جمعه 11 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:47 ق.ظ http://dokhtekong.blogsky.com

باسلام
آقا ایوب و دوستان بزرگوار:
واقعا از تاخیری که در تایید نظرات پیش آمد معذرت می خواهم.روز پرمشغله کاری داشتم(بعنوان یک معلم)
.................. با احترام :فریده قاسمی

فـــوائـــد جمعه 11 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:51 ب.ظ

با عرض سلام-آقای ایوب مطالب زیبایی را مطرح نموده اند. اما اصطلاح منطقه محروم شعاری شده که بلندگوی تبلیغات مروج آن است واز جهت دیگر ما هم به عنوان هرمز گانی به صورت و خاصتا گنگی ما را وادار کرده اند که بارمان بشود که محروم هستیم واگر به برخی نامه های رسمی که مسئولین محلی می نویسند این نکته را برجسته جلوه می دهند شاید امتیازی ویا بودجه ای دریافت نمایند.
بله ما متخصصینی هم داریم که شهرهای دیکر وشاید کشورهای دیکر را برای زندگی انتخاب نموده اند که اگر اینجا بدند مطمئنا مفید می بودند ودر حقیقت درصدی از تواناییهای آنها در جاهای دیکر استفاده می شود .علتش جیز دیگر جز بی مهری مسئولین محلی و رسمی نیست. اگر می خواهیم این موضوع ملموس باشد به زندگی آنها توجه کنیم.
البته نیرو وتوانایی نه تنها در کنگ بلکه تمام منطقه زیادند که باید به خود باوری برسند وعلت علت ها را می توان به نبود خود باوری اشاره کرد که مسئولیت .............

P O L I C E شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:27 ق.ظ

با عرض سلام به تمامیه دوستان و دلسوزان استانمان.عوامل بسیاری در محروم بودن شهرمان(لنگه . کنگ)دخیلند. با ارز پوزش از برادر گرامی(آقای ایوب) برخی موارد ذکر شده توسط ایشان از جمله داشتن اتومبیل گران قیمت و یا خرید و فروش زمین با قیمت هنگفت رو از عوامل ایجاد محرومیت نمیدانم.طبق کامنت خانم الهام شرایط جوی هم موجب بروز محرومیت نمیشود.اما اگر مردم جامعه ی خودمان و مردم جوامع دیگر از قبیل شهر تهران و یا شهرهای بزرگ دیگر را مورد مقایسه قرار دهیم به یک نتیجه ی واحد خاهیم رسید و آن نتیجه ی دلخراش چیزی نیست جز¤فرهنگ¤ .اینرا هم عرض کنم که بنده اهل بندرلنگه ام ولی متاسفانه برای ادامه تحصیل در شهر عزیزمان نیستم و در دبی زندگی میکنم.این حرف را به این دلیل گفتم که به عرض شما برسانم با افراد گوناگون از شهرها و کشورهای مختلف برخورد داشته ام.نتیجه ای که بنده شخصا به آن رسیده ام این بود که اختلاف فرهنگیه قابل توجهی میان جامعه ی خودمان و جوامع دیگر وجود دارد.در آخر از شما خانم قاسمی تشکر میکنم و خوشحالم که مشکلات شهرمان را در وب سایتتان مورد بحث قرار میدهید.

ایوب شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:05 ق.ظ

با عرض سلام:

با تشکر از نظرات ارزشمند همه شما بزرگواران وتشکر ویژه
از سرکار خانم قاسمی
نکات مهم وقابل توجهی مطرح گردید.اما اگر باور کرده ایم که
محرومیم ومحروم می مانیم.که دیگر ماندنمان ضایع کردن نعمت است.وقتی میگوییم محروم یعنی نداشتن حداقلها
یعنی قرار داشتن در نطقه صفر مطلق حال اگر بادید وسیع
وضعیت موجود خود را بنگریم .نقطه صفری را نخواهیم دید
اما بسیارند .نکات سطح پایین نزدیک به صفر مثل ۱و۲
اما نکوشیده ایم که یک ودو خود را به صد برسانیم. ما حد اقلها
را داریم .باز میگویم برنامه ریزی ومدیریتی قوی لازم است .
( هم در زمینه شخصی وهم اجتماعی) که به حد اکثر ها دست یابیم. محروم نیستیم چرا که زمینه حرکت را داریم .
محروم نیستیم .که زنده ایم .محروم نیستیم که قوه تفکر را داریم. محروم نیستیم که اثر پذیریم واثر می گذاریم.
بیایید باهم فکر کنیم چگونه می توانیم حداقلها را بارعایت همه
جانبه اصول انسانی . اسلامی. اخلاقی.به حداکثر برسانیم.

مهدی صابری شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:07 ق.ظ http://lengehkarate.blogfa.com/

سلام عرض میکنم خدمت خانم قاسمی ،آقا ایوب و همه دوستان
من واژه منطقه محروم را برای بکار بردن در کنار نام استانمان قبول ندارم.
منطقه محروم به جایی اطلاق میشود که از نظر نیروی انسانی متخصص و خلاق دچار کمبود ونقصان باشد و یا از نظر معادن و ذخایرو صادرات و واردات هیچ سهمی نبرده باشد.
آیا به نظر شما این موارد درمورد استانمان صدق میکند؟
آخر چطور میشود با وجود همه این استعدادها بقول دوست خوبمان ایوب بر این باور بمانیم که محرومیم و این باور را در نسلهای آینده نیز بارور کنیم.
آینده ما همان چیزیست که الان در فکر ماست اگر میخواهیم آینده را عوض کنیم باید فکرمان را متحول کنیم و با امید به فردا نگاه کرده وآینده را بسازیم.چرا باید فکر کنیم که یک کسی بیاید و این واژه را از ما بگیرد پس خودمان در این بین چه نقشی را باید ایفا کنیم؟
هر کس به اندازه توان خودش میتواند در این راه سهمی داشته باشد. باید از خودمان شروع کنیم وفقط با شعار دادن تنها که نمیشود چیزی را تغییرداد باید عمل کرد.
البته یادآور شوم که من هم می دانم موقعیت جغرافیایی منطقه، آب و هوا نقش غیر قابل انکاری درجهت از بین این معضل دارد ولی با یک مدیریت خلاق و صحیح می توان تمامی این مشکلات به حداقل خواهد رساند.
موفق باشید و پایدار.

Moosa_Sat یکشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:44 ق.ظ http://Hormozgani.net

با سلام/برادر گلم آقا ایوب . وقتی شما دم از اینقدر منابع و دارایی هایی که داریم می زنیدمن از شما سوالی دارم دارایی که نتواند محرومیت را بزداید چه سود؟شاید ما از بعضی نظر غنی باشیم ولی از بعضی نظر محروم هستیم و این عین واقعیت است . محرومیتی که در زمینه های اساسی حیات آدمی رخنه کرده و رنگش را بر روی زندگی کشیده است . مثلاْ همین نداشتن آب درست . چرا با داشتن به قول شما اینقدر منابع پرسود در این منطقه حتی آب درستی در این منطقه نیست؟براستی چرا؟؟ /موفق باشید

ایوب دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ق.ظ

سلام:
برادر moosaدارایی ومنابعی که در پشت ان مدیریتی قوی وسالم نباشد .به خودی خود نمی تواند توسعه وپیشرفتی
به دنبال داشته باشد.بلکه بر عکس عامل تشدید محرومیت
نا امنی وگاه فساد اجتماعی می گردد.

فریده قاسمی دوشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:08 ب.ظ http://dokhtekong.blogsky.com

باسلام خدمت اقا ایوب و سایر بزرگواران
این پست زمینه ای شد برای تحقیق و مطالعه اینجانب در مورد محرومیت و توسعه بندرلنگه و بندرکنگ .... اکنون در حال نت برداری از مطالب همایش منطقه ای قابلیت ها و راهکارهای توسعه شهرستان بندرلنگه که در قالب 4 سی دی تصویری میباشد، هستم تا مطالب را در پست های مختلف انتشار دهم.

fatemeh پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ق.ظ http://www.hiwano.blogfa. com

فریده جان سلام .از اینکه به من سر زدی ممنو نم براتون آرزوی موفقیت می کنم .

سلام
وظیفه بود !!!!!!

احمد ب چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:49 ب.ظ

با سلام خدمت خدمتگزاران محترم . ازشما سرکار خانم فریده قاسمی و تمامی کسانی که در پیشروی فرهنگ ، هنر و... زحمت کشیده تشکر دارم.

سلام بر شما
البته اگر در این تقسیم بندی جایی داشته باشم....لطف دارید و متشکرم...بسیار خوش آمدید.

هلیا شنبه 28 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ب.ظ

سلام خانم قاسمی ، بابت ذلاگ زیباتون بهتون تبریک و خسته نباشید میگم ، در مورد مطلب سهم زن... می خواستم بگم
متاسفانه این مشکلات به خاطر فرهنگ تقریبا نادرست ماست ،
من الان 2 ساله که دانشجوی شیرازم و تا حالا توی این شهر با چنین مشکلی مواجه نشدم ، اینجا خانم ها خیلی راحت تفریح می کنن که من تا حالا نتونستم توی شهر خودم چنین تفریحاتی داشته باشم ؛شرمنده از اینکه سرتون رو درد آوردم، موفق باشید

سلام بر هلیا خانوم گُل
شهرهای بزرگتر این برهه زمانی که ما درگیرش هستیم را پشت سر گذاشته اند.درحقیقت زنان جایگاه اصلی خود را تاحدی شناخته و بخاطر اثبات شایستگی خود و جلب وثوق اطرافیان در مسائل مختلف علمی-فرهنگی-اجتماعی -سیاسی -آموزشی و.... مردان آنان را به عنوان یک انسان کامل و جنس برابر(نه جنس دوم) پذیرفته اند.راستی شما کنگی هستید یا .... ؟ متشکرم و بسیار خوش آمدید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد